کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جسمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سهموی
واژهنامه آزاد
جسمی را به صورت قوص دار مانند بشقاب ایجاد کردن
-
جغن جغن
واژهنامه آزاد
جغن جغن کردن به کسر ج و غ و سکون ن به معنای پاره پاره کردن - خرد کردن جسمی که مثل کاغذ یا پارچه که حالت انعطاف دارد
-
پاتولوژیک
واژهنامه آزاد
آسیب شناختی، مرضی؛ وضعیت جسمی یا روانی که به نظر می رسد ناشی از بیماری باشد. مثلاً کمرویی پاتولوژیک، یعنی خجالتی بودن بیمارگونه.
-
جوهر سرب
واژهنامه آزاد
جوهَرِ سُرب:سنگ لیتارژ، جوهر سرب، جسمی است به رنگ سرخ یا زرد که بیشتر از سرب و قلع گرفته می شود؛ برای ساختن مرهم به کار می رود و به آن، سنگِ مردار هم گفته می شود.
-
پرهیب
واژهنامه آزاد
(اِ) سایه، تصویری تاریک که بر اثر تابش نور بر جسمی در زمینه ی روشن تر ایجاد می شود، شبح.این واژه برگردان واژه ی لاتین سیلوئت(silhouette) است.
-
بهزیستی
واژهنامه آزاد
(مدیریت) رفاه و آسایش همگانی. زندگی بهتر. معادل Social welfare در انگلیسی. (خدمات رسانی به بی سرپرستان و معلولان جسمی و ذهنی از جمله وظایف شبکه های بهزیستی است.)
-
ازکارافتاده
واژهنامه آزاد
کسی که به دلیل سانحه دچار مشکل جسمی یا روانی شده وقادر به انجام کار نباشد. یا به دلیل کهولت سن ویا غیر قابل استفاده بودن تجربه ،علم یا تخصصش قابل استفاده در مشاغل نباشد.
-
خیزه
واژهنامه آزاد
خیزِه:خیزاب، موج. به ویژه موجی که به علت حرکت جسمی در یک شاره پدید می آید، مانند موج حاصل از حرکت قایق روی آب. این واژه را می توان برابرنهادی برای wake در زبان انگلیس که به همین معنی است به کار برد.
-
هوش هیجانی
واژهنامه آزاد
هوش هيجاني هوشي است كه در محيطهاي باز و در شرايط مختلف جسمي روحي رواني آزموده مي شود. هوشي كه در طول تاريخ مصلحان. نخبگان اجتماعي را از نخبگان علمي متمايز مي نمايد. هوشي كه مي تواند خرد را در مسير درست هدايت كند .
-
در کردن
واژهنامه آزاد
دُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنترل فرود جسم به مکان مناسب در سطح پایینتر بهکار میبرد. به عنوان شاهد مثال میتوان تک مص...
-
استرس
واژهنامه آزاد
این لغت ریشه فارسی ندارد. در علوم خصوصا روانشناسی به شدت از این واژه برای فشار روحی استفاده میشود. در تعریف استرس به معنای فشار روانی است که فرد در مواجهه با یک محرک تجربه میکند. معمولا این محرک علاوه بر ناراحتی در فرد تغییرات فیزیولوژیک را هم ایجاد ...
-
صلب
واژهنامه آزاد
(صُلب) جسم جامدِ سفت و محکم (Rigid body) به سیستمی گفته می شود که شامل تعداد زیادی ذرات ثابت است که فاصلهٔ آنها از یکدیگر نیز همواره ثابت است. این فاصله حتی در صورتی که به جسم نیرویی وارد شود و یا حرکت کند ثابت می ماند. دنیای پیرامون ما سرشار از اجسا...