کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جز جزء کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
انتگرال
واژهنامه آزاد
درستال (دُرُستال). از "دُرُست" و پسوند "ال". "انتگرال گرفتن" به پارسی می شود "دُرُستالیدَن" یا "دُرُستال گرفتن". "انتگرالگیری" به پارسی می شود "دُرُستالِش" یا "دُرُستالگیری". "ضریب انتگرالگیری" به پارسی می شود "پیشتای دُرُستالَندِه" یا "تاوَند دُرُست...
-
پاریزیدن
واژهنامه آزاد
به لری در اندیمشک به معنای له کردن و تبدیل کردن به اجزاء است چنانکه در سغد همین واژه ی پازه به معنای جزء است .پس پازه همان پاره است و می تواند برابر جزء باشد
-
رایازه
واژهنامه آزاد
(واژۀ ساختۀ کاربران) (Rayazeh) اینترنت. جزء نخست پیشوندى است به چم (معنی) «الکترونیک، کامپیوتر»، جزء دوم به چم «به هم بستن. به هم تنیدن» است. از این رو چم بنیادین آن می شود «از طریق کامپیوتر به هم مرتبط شدن». واژه هاى دیگر در این زمینه: رایازیدن: از ...
-
برخال
واژهنامه آزاد
بَرخال. (علوم ریاضی) ساختاری هندسی متشکل از اجزایی که با بزرگ کردن هر جزء به نسبت معین، همان ساختار اولیه به دست آید. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «fractal» ( فِرَکتال ) است. (منبع:واژه نامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی) توضیحات:واژۀ «بَرخال» متشکل...
-
پینوپروک
واژهنامه آزاد
وصله کردن - وصله پینه کردن - دوخت ودوز - تکه هایی از پارچه های مختلف - از خرده وریزه های پارچه های مختلف ورنگارنگ بقچه ویا جامه ای دوختن - به هم دوختن چند جزء متفرق برای ایجاد یک کل واحد .