کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جا سنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جل جا
واژهنامه آزاد
رختخواب، تشك و پتو
-
پرون جا
واژهنامه آزاد
محفظه ای کشویی برای نگه داری پرونده ها، پرون جا از ادغام دو واژه ی «پرونده» و «جا» ساخته شده است. معادل کلمه فایل در انگلیسی
-
پا بر جا
واژهنامه آزاد
استوار
-
جستوجو در متن
-
فوق سنگین
واژهنامه آزاد
(ورزش) اَبَرسنگین.
-
دوبه
واژهنامه آزاد
شناور بدون موتور برای حمل کالاهای سنگین بر روی اب
-
ته و بالا کردن
واژهنامه آزاد
جابجا کردن ، سبک سنگین کردن
-
شرح صدر
واژهنامه آزاد
تحمل و مدارای بسیار در مسئولیت های سنگین و دشوار.
-
گرماژ
واژهنامه آزاد
وزن کاغذ. هرچه گرماژ کاغذ بیشتر باشد، کاغذ سنگین تر است.
-
تخرمنه
واژهنامه آزاد
(محلی) تِخِرمِنه؛ سنگین شدن غذا در گلو.
-
متینا
واژهنامه آزاد
متینا به زبان عربی به معنای خانم بامتانت و باوقار و سنگین میباشد.
-
سوار سنگین
واژهنامه آزاد
هر یک از مهره های رخ و وزیر در بازی شطرنج. نیز سوار بزرگ.
-
قرک / قروک
واژهنامه آزاد
کسی را گویند که مبتلا به باد فتق (ورم بیضه ها) عمدتاً بر اثر بلند کردن جسم سنگین شده است.
-
تلند
واژهنامه آزاد
تَلَند= سنگین و بی تحرک، لَش:«خداوندا تو پاکی پاکِمون کن/ تَلَندیم تو خودت چالاکِمون کن. شاپور نامه شوشتری»
-
calculator
واژهنامه آزاد
آماره (آمارِه). در پارسی برای "حساب کردن" سه واژه هست؛ شمردن (سبک)، آماردَن (میانه) و رایاندَن (سنگین). پس شایسته است که "ماشین حساب" را نه "رایانه" وَنکه (بلکه) "آماره" نامید.