کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جایگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جایگاه خاکسپاری
واژهنامه آزاد
مکان تدفین
-
جستوجو در متن
-
آنامیس
واژهنامه آزاد
جایگاه آباد
-
نیسنگ
واژهنامه آزاد
منطقه، ناحیه، جایگاه (س َ)
-
اسیم
واژهنامه آزاد
بزرگوار ، بزرگ جایگاه
-
اسیم
واژهنامه آزاد
بزرگوار ، بزرگ جایگاه
-
مطواعی
واژهنامه آزاد
محل و جایگاه اطاعت
-
موقعیت
واژهنامه آزاد
جایگاه؛ گاهی در محاوره، به معنی فرصت هم به کار می رود.
-
لوکوس
واژهنامه آزاد
(ژنتیک) جایگاه کروموزومی؛ قسمت خاصی از یک ژن یا DNA.
-
ویستان
واژهنامه آزاد
جایگاه شما، مکانی که توسط شخص معنا پیدا میکند و شناخته میشود.
-
بیمرغ
واژهنامه آزاد
نام روستایی در گناباد که قدمت آن به بیش از2000سال می رسد و معنی آن بی به معنای جایگاه و مغ به معنای مخ(جایگاه مخ ها) در زبان زرتشت بوده که بعدها به بیمرغ برای تلفظ بهتر تغییر یافته است
-
زمهریر
واژهنامه آزاد
جایگاه بسیار سرد زمهریر (برزخ) بین دنیا ومحشر .جایگاهی است که انسان بعد از مرگ در آنجا میماند تاروز محشر یا قیامت
-
آپارنی
واژهنامه آزاد
آپارنی یکی از نامهای قدیمی شهر نیشابور بودهاست و بر روی برخی از سکهها این نام چاپ شدهاست. برخی آن را به معنی ابرشهر گرفتهاند و برخی آن را جایگاه زیست «اقوامِ اَپرِن» دانسته و این نام را به آن نسبت دادهاند.
-
بسیوار
واژهنامه آزاد
برابر و همارز مبالغه. صیغه مبالغه:ساخت بسیوار. نمونه:بسیوار آوردن/گفتن/کردن شایسته جایگاه داوری نیست.
-
آخرست
واژهنامه آزاد
آخُرست، آخُر است، آخور است. تغییر یافتۀ «آخور است» (در شعر مولوی). آخور جایگاه علوفه برای حیواناتی مانند گاو و شتر است.