کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جامه آرا
واژهنامه آزاد
طراح لباس.
-
جامه عمل
واژهنامه آزاد
صورت عملی. «جامۀ عمل پوشاندن» یعنی عمل کردن (به حرفی یا رؤیا یا آرمانی)؛ محقَق کردن.
-
جستوجو در متن
-
حله
واژهنامه آزاد
جامه .لباس نو .جامه بلند که بدن را بپوشاند
-
جنک
واژهنامه آزاد
لباس،جامه
-
خلعت
واژهنامه آزاد
جامه ای که بزرگی به کسی بخشد
-
سراویل
واژهنامه آزاد
زیر جامه، شلوار راحتی درون خانه
-
جوم
واژهنامه آزاد
(گنابادی) جومِ؛ جامه، لباس، پیراهن.
-
عندان
واژهنامه آزاد
نوعی جامه که غلامان بلند پایه در دربار سامانیان بر تن می کردند (هم چنین عنوان)
-
چرکمرد
واژهنامه آزاد
(جامه و مانند آن) چرک و شوخگن شده چنانکه دیگر بار پاک نشود.
-
ردنکوت
واژهنامه آزاد
قسمی جامۀ مردانه مانند پالتو ، طویل تر و عریض تر از بالاپوش معمولی. ارخالق
-
linen
واژهنامه آزاد
پارچه کتانی، کتان، پارچه نخی، جامه زیر. در جمع:ملافه ها، پیراهن ها، رومیزی ها، دستمال سفره ها
-
درزیگر
واژهنامه آزاد
درزی گر؛ خیاط. زهی بزرگ که درزیگر قدم ز نخست/ ز لطف جامۀ رفعت به قامتش پوشید.
-
پینوپروک
واژهنامه آزاد
وصله کردن - وصله پینه کردن - دوخت ودوز - تکه هایی از پارچه های مختلف - از خرده وریزه های پارچه های مختلف ورنگارنگ بقچه ویا جامه ای دوختن - به هم دوختن چند جزء متفرق برای ایجاد یک کل واحد .
-
سروال
واژهنامه آزاد
در میان اعراب دروان پیامبر ،علاوه بر پیراهن ، یکی دیگر از جامه های دوخته یا چفت و بستدار، "سروال" بود که به جای اِزار برای ستر پایین تنه به کار می رفت و می توان آن را "دامنِ پادار" یا چیزی مشابه آن گفت تا حدود زانو امتداد دارد گرچه از حیث پوشیدگی، ب...