کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توپ پارچه و غیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رزه
واژهنامه آزاد
بند یا طنابی که لباس برای خشک کردن لباس و پارچه
-
براق سازی چرم و پارچه
واژهنامه آزاد
گؤنوپارللاتما:به زبان آزری
-
گاباردین
واژهنامه آزاد
نوعی پارچه ی مرغوب انگلیسی که برای دوختن کت و شلوار به کار می رود .
-
باتیک
واژهنامه آزاد
به نوعی نقش و نگار چاپ شدهبر روی پارچه گفته می شود
-
تهرنگ
واژهنامه آزاد
در نقاشی دیوار و غیره، رنگ اولیه که در زیر کار می زنند.
-
بمبو
واژهنامه آزاد
بَمبو /bambo/ تلمبه، تلمه دستی که با آن نفت و غیره بکشند.
-
تاس بقچه
واژهنامه آزاد
وسایل همراه مثل کوله بار - وسایلی که داخل پارچه ای محکم می بندند و به سفر و دنبال کار می روند.
-
lexis
واژهنامه آزاد
واژگان. تمام واژه های یک زبان یا یک رشتۀ علمی و غیره. هم معنی با terminology و specialized vocabulary در انگلیسی.
-
اسپار
واژهنامه آزاد
إسپار:الف با کسره ،سین ساکن ، (Spar) معنی:نوعی از لبنیات =ماست چکیده مخلوط با داروهای گیاهی و محلی مانند زیره ؛بادیون؛ گلپر و غیره.
-
انعزال
واژهنامه آزاد
زوال خود به خود صفت نمایندگی در امور عمومی (مانند وزارت) یا خصوصی مانند قیمومت و وکالت و غیره.
-
دیبا
واژهنامه آزاد
دیبا پارچه ای بوده که تا 3 قرن پیش در شهر شوشتر تولید می شده است این پارچه که از بافت خیلی نازکی بر خوردار بوده و گاهی نیز با الیافی از طلا برای دوخت لباس پادشاهان و تزئین خانه کعبه بکار می رفته است . این بافته به اعتقاد احمد اقتداری در کتاب دیار شهر...
-
گرته برداری
واژهنامه آزاد
طرح زدن بر پارچه یا کاغذ و. . . برای کپی برداری. وام گیری زبانی به صورت :واژگانی، اصطلاحی، نحوی.
-
دالبر
واژهنامه آزاد
علت نامگذاری این واژه:اگر لبه هرچیزی مثل پارچه - کاغذ - تخته و... را بشکل حرف (د) (دال) پشت سرهم ببرید آنرا دالبر گویند.
-
لمه
واژهنامه آزاد
پارچه ای رنگارنگ و براق که از الیاف رنگی یا نخ های براق بافته شده است .
-
لت
واژهنامه آزاد
لَتَ:(lata) در گویش گنابادی یعنی لات ، بی سر و پا ، آسمان جُلْ || لِتَّ:(letta) در گویش گنابادی یعنی پارچه