کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جانگرا
واژهنامه آزاد
توجه به سطوح دیگر وجود. روح. کسی که به روح توجه میکند
-
عطف
واژهنامه آزاد
توجه کردن.
-
Take account of
واژهنامه آزاد
مورد توجه قرار دادن، اهمیت دادن به ، به چیزی پرداختن
-
صدقه سر
واژهنامه آزاد
از توجه، لطف، عنایت
-
consideration
واژهنامه آزاد
ملاحظه، توجه، رسیدگی.
-
التفاب
واژهنامه آزاد
توجه روی نهادن- چکش کاربودن
-
گوش بزنگی
واژهنامه آزاد
یکی از چهار کارکرد مهم توجه در روان شناسی شناختی
-
ایسوا
واژهنامه آزاد
ایسوا . [لهجه همدانی]:توجه ، چیزی را به دقت زیر نظر گرفتن.
-
بردوختی
واژهنامه آزاد
چشم بستن، روی گرداندن، روی گردان شدن، توجه نکردن
-
سیکو
واژهنامه آزاد
در زبان لری : توجه کن ، نگاه کن
-
لفتة
واژهنامه آزاد
به معنی گریز زدن به اتفاقی (توجه کردن به موردی)
-
دناک
واژهنامه آزاد
فروتنی و کُرنش و افتادگی؛ با توجه به ریشۀ آن (دنن) در فرهنک دهخدا (به معنی خمیده شدن).
-
موقعیت شناس
واژهنامه آزاد
شخصی که با توجه به موقعیتی که در آن قرار گرفته برای عمل یا سخنش تصمیم می گیرد. به قولی موقعیت را می سنجد.
-
متنابه
واژهنامه آزاد
مقدار قابل توجه - مقدار قابل اعتنا - این کلمه مفرس عبارت عربی "معتنی به" است
-
نسار
واژهنامه آزاد
در زبان لکی به معنای جایی است که با توجه به آفتابگیر نبودن و سایه داشتن در تمام طول روز خنک تر از دیگر جاهاست که در مورد قسمتی از خانه، کوه و ... قابل تعمیم است.