کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ته ته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فضاله
واژهنامه آزاد
ته مانده از هر چیزی
-
بن جان
واژهنامه آزاد
(بُن جان):ته دل - صمیم دل
-
کورته کنه
واژهنامه آزاد
(میمه ای) کورته کَنه (کور - ته - کَ- نه) چهار بخش است؛ جوجه تیغی.
-
کورته کنه
واژهنامه آزاد
(میمه ای) کورته کَنه (کور - ته - کَ- نه) چهار بخش است؛ جوجه تیغی.
-
پند پلیق
واژهنامه آزاد
(پِندِ پلیق) ته توی چیزی (را در آوردن) (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)
-
بجورسید
واژهنامه آزاد
بِجوْرِسیْدَ:(bejwresida) در گویش گنابادی یعنی خوشحال شدن ، از خدا خواسته بودن، راضی بودن از ته دل ، رضایت ظاهری و باطنی توأمان
-
تشته
واژهنامه آزاد
تَ ش ت ه:پیاله ای مسین بود که ته آن سوراخی به اندازۀ یک نخود وجود داشت و ظرفیت آن تقریباً به اندازۀ یک فنجان (کاپ) بود و از آن برای اندازه گیری زمان حق آبۀ کشاورزان به جای ساعت استفاده می شد. تشته نگهدار در بادیه ای مسی چهار لیتر آب می ریخت و در جایی...
-
تاپوچی
واژهنامه آزاد
استوانه های سفالی که برای نگهداری بچه های کمی بزرگ شده به کار می رفت؛ گاهی اوقات که مادر حواسش نبود نوزاد در ته آن نشسته به خواب عمیقی فرو می رفت.
-
مداد نوکی
واژهنامه آزاد
مداد خودکار-مداد ماشینی-مداد فشاری-اتود(اتوماتیک پنسل)-مداد ریزنویس-قلم ظریف نگار-قلم 5/7 دهم-مداد اتوماتیک-مداد ته پر-مداد سرپر-مداد دائمی.
-
ششپر
واژهنامه آزاد
وسیله دفاعی همانند چماق ولی کوچکتر . قطعه چوبی مثل چوبدست به طول حدود شصت سانتی متر که قطعه ای فلزی با شش پره و همانند ته گلوله خمپاره به سر آن نصب می شود تا ضربه آن موثرتر باشد.