کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تهیه کنندگان
واژهنامه آزاد
(تـَ)(هـ)(یّ)(ـه)(کنندگان) گرد آوران،پشتیبانان
-
جستوجو در متن
-
رستوران
واژهنامه آزاد
جایی که در آن انواع غذا و نوشیدنی تهیه و طبخ و خورده گردد.
-
مستدیر
واژهنامه آزاد
هر سی استوانه ای و گرد که از درخت سدر تهیه شود
-
آناجیل
واژهنامه آزاد
(آذری) آجیلی که توسط مادر خانواده، برای اعیاد، تهیه می شود.
-
کاچی
واژهنامه آزاد
نوعی غذا در روستاهای اردستان که از بلغور ذرت یا گنم تهیه می شود وبا کشک می خورند
-
کلگ
واژهنامه آزاد
(ک فتحه، ل و گ ساکن) نانی که از آرد بلوط تهیه می شود.
-
قاقولی
واژهنامه آزاد
نوعی نان شیرین در روستای وردنجان از توابع شهرکرد که در اندازه های کوچک تهیه میشود.بیشتر به صورت نذری در خانه ها پخش میشود.در تهیه این نان شیرین از آرد، تخم مرغ،شکر،زردچوبه، گل رنگ،زعفران،کنجد و...استفاده میشود.
-
هناخته
واژهنامه آزاد
آماده - مهیا شده - برنامه ریزی برای انجام کاری مثلا:هناخته ی شام شب باش یعنی به فکر تهیه شام شب باش
-
پاپاراتزی
واژهنامه آزاد
به عکاسانی گفته می شود که کارشان تهیهٔ عکس های جالب از چهره های سرشناس به ویژه هنرمندان و ورزشکاران و نیز خانواده و نزدیکان آنان و فروش این تصاویر به مجلات مختلف است.
-
اگینجه
واژهنامه آزاد
(قوچانی) عبارت است از خمیر تهیۀ نان که لای آن، سبزی به نام گیزری یا جعفری قرار داده و می پزند.
-
قبیتی
واژهنامه آزاد
قوبیتی؛ نوعی حلوا که در خوزستان و بعضی از دیگر استان های کشور تهیه می شود و سفید رنگ و خامه مانند و خیلی شیرین است.
-
سه پستان
واژهنامه آزاد
درختی است زیبا که ارتفاع آن تا بیش از 10 متر می رسد؛ در مناطق جنوبی کشور به ویژه در استان های خوزستان، هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان رشد می کند . برگهایی بزرگ و میوه هایی شبیه به زیتون دارد که در تهیه ترشی از آنها استفاده میشود. میوۀ این گیاه ما...
-
آرد کپیدن
واژهنامه آزاد
آرد را ربودن و بلعیدن به کسی که قبل از تهیه نان یا هر چیزه دیگه مواد اولیه را ببلعد. عجله در خوردن،آدم همیشه گشنه و فرصت طلب.
-
هریشو
واژهنامه آزاد
گیاهی در نواحی دشت ودامنه کوهها میروید وشکی مثل بوته گل نرگس دارد مردم بخش طغرالجردکوهبنان کرمان از سبزه آن آش واز گلش هم فرنی واملت تهیه میکنند