کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنه(و) توشه ،()دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تنه واده
واژهنامه آزاد
تکیه بده
-
جستوجو در متن
-
پرنیا
واژهنامه آزاد
اصل و نسب دار؛ اصیل.
-
دارالحرب
واژهنامه آزاد
دار الحرب به سرزمینی گفته می شود که کافران در آن سکونت دارند و احکام کفر در آن جا نافذ و جاری است. [۱] مقابل آن دار الاسلام قرار دارد.
-
شیما
واژهنامه آزاد
دختر خالدار، زن زیبا و نشانه دار.
-
دار القراء
واژهنامه آزاد
خانه ای برای قرائت قرآن و گرد هم آمدن قاریان
-
تندار
واژهنامه آزاد
تَندار (Tandar) در گویش ملی مناطق جنوبی فارس و بوشهر به معنی (دار قالی) می باشد، که احتمالا مرکب از تن (تنیدن) + دار (چوب یا چهارچوب) می باشد.
-
روستای گله دار
واژهنامه آزاد
روستایی در شهرستان بدره در استان ایلام. اهالی آن لک زبان و اصالتاً از طایفۀ گله دار خرم آبادند. در حال حاضر (1395) جمعیت تقریبی آن 800 نفر است.
-
چربی دار
واژهنامه آزاد
کسی که شغل وی حمل و نقل محصولات لبنی با چهارپایان بود
-
گراگام
واژهنامه آزاد
(گِراگام)(بااعراب کسره گ):پیماییش حساب شده، پیمودن هندسی، پیمودن مسیر به صورت زیگزاگ و زاویه دار، پیمودن دارای گِرا و نشانه مختصاتی)
-
مفعول
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کُندار. از "کُن، کردن" و "دار" رویهم به چَمِ "دارندۀ کنش".
-
آرتیشوک
واژهنامه آزاد
نام گیاهی با بلندی بیشتر 80 سانتی متر؛ با برگهایی پهن زاویه دار و غنچه خاص که خوراکی می باشد.
-
ملوان
واژهنامه آزاد
جاشور - پایین ترین پست سازمانی در کشتی های تجاری سکان دار و نظافت چی پل فرماندهی
-
فان
واژهنامه آزاد
سبکی از رپ که در آن آهنگ های طنز آمیز و خنده دار خوانده می شود.
-
داروگ
واژهنامه آزاد
درواقع دار+وگ که معنی قورباغه درختی رو میدهد و مازندرانی ها اعتقاد دارن هر گاه داروگ بخواند باران می بارد