کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمسخر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تماخر
واژهنامه آزاد
تمسخر، مسخره کردن
-
استهزا
واژهنامه آزاد
نیش خند، تمسخر.
-
پوز خند
واژهنامه آزاد
پوزخنده، لبخند تمسخر و استهزا.
-
شیشم
واژهنامه آزاد
شیشِم:سوت. سوتی که برای تمسخر دیگران از دهان در آورند
-
زابیل
واژهنامه آزاد
هر چیز ضایع و مسخره، آدم کنفت ،چیزی که مایه تمسخر و ننگ است
-
کم الکی
واژهنامه آزاد
کم بیهوده. || «کم بیهوده نیست» معکوس «خیلی بیهوده است» که برای تمسخر نیز استفاده می شود.
-
دنگ
واژهنامه آزاد
دَنگ درآوردن:تقلید کردن کار دیگران از روی تمسخر(گویش شوشتری) به عنوان مثال:علی لکنت زبان داشت و بچه ها با گیر انداختن زبان خود دنگ او را در می آوردن
-
اور
واژهنامه آزاد
(گنابادی) [owr]؛ به او، او را. || اورِ [owre]؛ به او نگاه کنید، ببینیدش (دعوت به نگاه کردن، همراه با تمسخر و تحقیر).