کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تغذیه با شیر مادر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لامژ
واژهنامه آزاد
(لکی) لامِژ؛ نوزادی که علاوه بر شیر مادر از جای دیگری هم تغذیه کند.
-
دله شیر خوار
واژهنامه آزاد
کسی که پس از مرگ مادر از شیر دیگران استفاده میکند ... (شیر دزد)
-
رگاه
واژهنامه آزاد
به تلفظ بینابین کسر و ضم حرف ر به معنی بزغاله یا بره و کلا نوزاد پستانداران که به تازگی از شیر مادر منع شده و می تواند از راه چریدن تغذیه کند
-
کوور
واژهنامه آزاد
(بختیاری) نام دوشاخه چوب باریک که بر پوزه گوساله یا بزغاله می بندند که دیگر از پستان مادر شیر نخورند یا به اصطلاح آنها را از شیر بگیرند.
-
همشیر
واژهنامه آزاد
هَمْشیْرَ:(hamshira) در گویش گنابادی یعنی کسانی که از یک مادر متولد شده و شیر خورده اند ، خواهر و برادر. (رک دهخدا و عمید)
-
شراگیم
واژهنامه آزاد
همچون شیر (مترادف با واژه شراگین)
-
فرهود
واژهنامه آزاد
(ف) با فتحه خوانده شود یعنی شیر بچه
-
پیسوار
واژهنامه آزاد
نوعی وسیله ی بهداشتی سرپایی مجهز به شیر آب و تخلیه ی فاضلاب. از وسایل بهداشتی ساختمانها می باشد. نوعی شیر موسوم به شیر پیسوار نیز وجود دارد که امروزه بیشتر برای اتصال لوله کشی آب ساختمان به شیلنگ ماشین لباسشویی بکار می رود. عملکرد آن ربع گرد است و ب...
-
گریفین
واژهنامه آزاد
از جانواران ترکیبی در مسجمه سازی باستان. شیر دال؛ شیری با سر عقاب و گوش های اسب.
-
توگی
واژهنامه آزاد
(گبری، گنابادی) یکی از غذاهای محلی گناباد است که با ارزن و شیر پخته می شود.
-
هوموک
واژهنامه آزاد
هوموک در واقع همان واژه "هوم"است که در منطقه بلوچستان سرح به آن "هوموک "گفته می شودوبه معنای گیاهی است که در رنگرزی مورد استفاده قرار می گیرد و در این منطقه با آن پوست بز جهت استفاده شیر یا آب رنگ می کنند.
-
گاراژیان
واژهنامه آزاد
گاراژیان یک ترکیب کلمه گارا+ژیان است که به معنی شیر خشمگین بوده و نام قبیله ای در نزدیک شهر موسکو در روسیه می زیسته اند که پس از رویارویی های متمادی با حکومت وقت از ان مکان به چند جای متفاوت پراکنده شده اند و بازماندگان این قبیله در خراسان زندگی میکن...
-
آریل
واژهنامه آزاد
به معنی شیر خداست. نام فرشته ای است که در تأمین نیازهای مادی انسان ها (مانند پول و مایحتاج زندگی) کمک می کند. آریل همچنین با عوامل طبیعی همکاری می کند و حفاظت از حیوانات و شفای آن ها را بر عهده دارد. آریل با اسرافیل (که او هم حامی و شفادهندۀ جانداران...
-
بی بی گل
واژهنامه آزاد
دختر عمه، بی بی:عمه بی بی گل:دختر عمه در زبان آذری به عمه بی بی میگویند در گویش های منطقه مرکزی ایران به مادر بزرگ پدری و زنی که از بستگان نزدیک پدری باشند و سنی بیشتر از پدر داشته باشند در اصطلاح بی بی میگویند و به فرزند دختر بی بی، بی بی گل میگویند...
-
در کردن
واژهنامه آزاد
دُر کردن یک فعل مرکب لری است و به معنای پایین فرستادن جسمی از یک سطح به سطحی با ارتفاع کمتر است در حالی شخصی که جسم را به پایین میفرستد نهایت سعی خود را در کنترل فرود جسم به مکان مناسب در سطح پایینتر بهکار میبرد. به عنوان شاهد مثال میتوان تک مص...