کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصویر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نگار
واژهنامه آزاد
نقش تصویر
-
رخ نما
واژهنامه آزاد
عکس، تصویر.
-
کاسپل
واژهنامه آزاد
عکس ... تصویر ... صورت
-
screenshot
واژهنامه آزاد
تصویر، تصویری که از نمایشگر رایانه گرفته شده است
-
دابسمش
واژهنامه آزاد
برای تصویر ، صدا تولید کردن. برعکس دوبله.
-
پیکسل
واژهنامه آزاد
pixel انگلیسی، مرکب از picture و element. به هر یک از سلول های تشکیل دهندۀ تصویر گویند.
-
ایماژ
واژهنامه آزاد
تصویر ذهنی، خیال؛ ایماژ وام واژه از Image انگلیسی یا فرانسه است.
-
صورتا
واژهنامه آزاد
صُورتا (surta)؛ تابلو، تصویر. اصالت از گیل گمش آشور. || نامی است دخترانه.
-
کلوز آپ
واژهنامه آزاد
تصویر بسته. در عکاسی، عکسی که از پیشانی تا چانه گرفته می شود. || در سینما، نمای نزدیک.
-
پروژکتور
واژهنامه آزاد
دستگاهی که برای ایجاد روشنایی زیاد به کار می رود، نورافکن (فره ). 2 - دستگاهی که به کمک آن تصویر را روی پرده نشان می دهند، فراتاب (فره ) منبع : معین
-
آوینه
واژهنامه آزاد
(تالشی) آئینه؛ از واژۀ آب و پسوند «ینه» تشکیل شده و به معنی آبگونه است که به مانند آب انعکاس نور دارد و تصویر را نشان می دهد.
-
ویدئو
واژهنامه آزاد
فرانگاره (معادل کلمه Video ) برگرفته از نگاره به معنای تصویر و اضافه شدن « فرا» به معنای بیشتر شدن و افزوده شدن در جمع « فرانگاره »
-
خط چین
واژهنامه آزاد
خَط چین [خ َ ط] امتدادی است از پاره خط های کوچک جدا از هم، با طول و فواصل مساوی. تصویر:_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ dash line
-
فضاسازی ابروباد
واژهنامه آزاد
به ساخت یاایجاد فضایی گویند که بوسیله درهم آمیختن رنگها ومخلوط کردن آنها باهم در پس زمینه تصویر یا شی ایجاد میشود
-
پیکره
واژهنامه آزاد
بجای واژهای تصویر، مجسمه ، عکس و نقاشی= یپیکره به کار برده و پارسی را پاس بداریم