کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبری
واژهنامه آزاد
دشمن؛ دشمنی با دشمنان خدا
-
جستوجو در متن
-
میها
واژهنامه آزاد
در زبان تبری به معنی ابر.
-
تلکا
واژهنامه آزاد
در زبان تبری به گلابی جنگلی گفته می شود
-
واهیر
واژهنامه آزاد
در زبان تبری به معنی گرمای شدید.
-
سره سو
واژهنامه آزاد
در زبان تبری یعنی نور خانه.
-
کرو
واژهنامه آزاد
(تبری؛ مازندران) کُرو؛ جوانه ای که در حال باز شدن است، جوانه ای که هنوز باز نشده باشد.
-
بخال
واژهنامه آزاد
(تبری؛ گلستان) Bekhal؛ درشت اندام، استخوان درشت، زیرک و باهوش.
-
دخاله
واژهنامه آزاد
(تبری؛ گلستان) Dekhaleh؛ چوب کلفت به اندازۀ تقریبی ده سانت.
-
کلاگر
واژهنامه آزاد
کلاگر با کسره ک و گ در گویش تبری (مازنی) ساخته شده از دو جزء «کلا» به معنای محله و آبادی و آباد و پسوند «گر» به معنای کننده است که در کنار هم معنای آباد کننده را می رسانند. این کلمه در مازندران به طایفه بزرگی اطلاق می شود که از لحاظ جمعیتی از ساری تا...
-
کلاگر
واژهنامه آزاد
(کِ گِ)؛ کلاگر از ترکیب کلا و گر تشکیل می یابد. «کلا» که می توان آن را با کلات معادل دانست در زبان تپوری (تبری) به معنای آباد، آبادی و جایگاه است و «گر» نیز پسوندی فاعل ساز می باشد. کلاگر در مجموع به معنای آبادکننده می باشد که در مازندران به طایفه بز...
-
منقارپی
واژهنامه آزاد
مُ پِ منقارپی:نام یکی از روستاهای شهرستان فریدون کنار مازندران و در منطقه باریک رود این شهرستان می باشد. صورت صحیح منقارپی، مونگارپه یا همان مونگارپی می باشد. مونگارپه از دو قسمت مونگار به معنای ماه نگار و منعکس کننده ماه و مهتابی، و په به معنای پهل...
-
گندیسکلا
واژهنامه آزاد
کندس . [ ک ُ دُ ] (اِ) بیخ گیاهی است . (آنندراج ). بیخ گیاهی که درون آن زرد و برونش سیاه و مقیی ٔ و مسهل و سفوف آن را چو به بینی کشند عطسه آورد. کلمه کلا (kala)در پارسی و تبری یعنی قریه ، ده ، و محله بکار میرود که در گیلان ومازندران زیاد دیده میشود ...
-
فاشیسم
واژهنامه آزاد
این عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است و فاشیسمو از کلمه لاتینی فاشس گرفته شده است که در زبان لاتینی به تبری میگویند که به دسته ا...