کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاکید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
emphasizing
واژهنامه آزاد
تأکید کردن.
-
تعصب
واژهنامه آزاد
پا فشاری و تاکید بر موضوع
-
مؤکد
واژهنامه آزاد
مورد تاکید واقع شده، چیزی که در انجام آن اصرار زیاد وجود دارد
-
فرینا
واژهنامه آزاد
فرین نام دختر زرتشت بوده که گاهی حرف الف در انتهای آن جهت تاکید بر مونث بودنش آورده می شود
-
هینایانا
واژهنامه آزاد
فرقه ای از بودایی ها در سیلان، برمه، تایلند و کامبوج که بر معتکف بودن و دستیابی به نیروانا از طریق ریاضت و تفکر تاکید می کنند.
-
مول
واژهنامه آزاد
مول /mul/ [آدم]دورو، موذی، گاه برای تأکید با «مِلیس» /melis/ می آید. «مولِ مِلیس» کسی را گویند که علیرغم ظاهر آرام و بی آزار خود، بسیار موذی و خطرناک است.
-
جخد
واژهنامه آزاد
بسیار تازه که به زور مینماید، تازه یا به زور بسته به میزان تاکید میتوانند جایگزینش شوند:جخد آفتاب زده بود که از راه رسیدیم، خانه که آمدم برق جخد رفته بود. حتی، مگر، چرا(تاکیدی):جخد من هم از دیدنش ترسیدم. ناگهان:داشتم میدویدم جخد یک ماشین به من زد
-
پیرنگ
واژهنامه آزاد
پيرنگ از دو واژة پي (پايه، بنياد) و رنگ (طرح، نقش) ترکيب شده که بنياد طرح معني ميشود. پيرنگ اصولاً از نقاشي وارد ادبيات شده و طرحي است که نقاش برکاغذ ميکشد و سپس آن را تکميل ميکند. در ادبيات، پيرنگ نقد رويدادها در داستان يا درام، با تأکيد بر رابط...
-
ایگدر
واژهنامه آزاد
ایگ در زبان ترکی به معنای اصیل و خالص و دست نخورده است و بیشتر درباره اختلاط اقوام استفاده می شود. یعنی قومی که اختلاط خونی با قوم دیگر نداشته. پسوند (در) در آخر کلمه ایگدر برای تایید و تاکید به کار می رود و آخر هر کلمه آورده شود آن کلمه حالت تایید و...
-
داا
واژهنامه آزاد
داا (daa) درگویش لری ولکی به مادر گفته می شود. درگویش لکی، دا به تنهایی به معنی داد، بخشید،... است و همان معنایی را دارد که در فرهنگ دهخدا آمده یعنی از ریشۀ فعل و واژۀ فرس هخامنشی است. در لهجۀ لری به معنی زاینده و آورنده و پرورش دهنده است و در هر دو ...
-
شاعرانگی
واژهنامه آزاد
شاعرانگی:«شاعرانه» یعنی به طرز و شیوه ی شاعران، همانند و به گونه ی شاعران و ... «شاعرانگی» یعنی حالت و چگونگیِ شیوه ی شاعران، و یا چگونگی شعراندیشی شاعران، چگونگی سبک شعری شاعر، و ... یعنی حالتی لطیف و سیال همچون حالتی که شاعران در هنگام سرودن شعر تج...