کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاه چیزی را گشودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تبادلگر
واژهنامه آزاد
تَبادُلگَر به معنی چیزی یا کسی است که چیزی را رد و بدل می کند
-
اشاره
واژهنامه آزاد
چیزی را نشان دادن.
-
عقبه
واژهنامه آزاد
ماندۀ چیزی را گویند.
-
راه ایثار کردن
واژهنامه آزاد
راه را باز کردن، راه را هموار کردن برای عبور کسی یا چیزی
-
دمار در آوردن
واژهنامه آزاد
پوست کسی یا چیزی را کندن، به سختی کسی را مجازات کردن
-
ترسیدن
واژهنامه آزاد
(جیرفت) تُرسیدَن (torseedan)؛ با کارد چیزی را خُرد و ریز کردن. مثال: «سبزی را بتُرس».
-
مبتهل
واژهنامه آزاد
با تضرع و به اصرار چیزی را خواستن -از همه جا بریده و تنها به یک امید بودن و در این وضعیت چیزی را خواستن
-
آقوند
واژهنامه آزاد
آقوند یا آقانید فعل است، به معنی با فشار چیزی را داخل چیزی دیگر فروکردن و جادادن.
-
ایسوا
واژهنامه آزاد
ایسوا . [لهجه همدانی]:توجه ، چیزی را به دقت زیر نظر گرفتن.
-
مودی
واژهنامه آزاد
کسی که چیزی را ادا می کند
-
کمال طلبی
واژهنامه آزاد
به اندازه معینی چیزی را خواستن. متضاد ظمع
-
خوائیدن
واژهنامه آزاد
جویدن بیهوده (چیزی را بجود که بهره ای نداشته باشد)
-
حقنه
واژهنامه آزاد
فرو بردن، چیزی را به خورد بقیه دادن
-
رژلب
واژهنامه آزاد
چیزی که به لب میزنند و آن را رنگی میکند
-
نشتیم
واژهنامه آزاد
(نَشتیم) به معنایِ نشستن، چیزی را در جایِ دیگر قرار دادن