کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تازی
واژهنامه آزاد
(گنابادی) حمله، هجوم.
-
جستوجو در متن
-
parallelogram
واژهنامه آزاد
هَمروبَر. چون برَهایَش (اضلاعش) دو به دو هَمرو (موازی) هستند. در تازی متوازی الاضلاع است.
-
output resistance
واژهنامه آزاد
بِدَرویسِگی، (ویسِگیِ دَررو. (زبانزدِ دانشی). آن را با واژه های تازی، «مقاومتِ خروجی» نیز می گویند.
-
equivalent resistor
واژهنامه آزاد
ویسۀ هم ارز. (زبانزدِ دانشی). با واژه های تازی، «مقاومتِ معادل» نیز گفته می شود.
-
ژاماسب
واژهنامه آزاد
ژاماسب واژه پارسی از نام جاماسب تازی است و به این شوند (:دلیل) که تازیان وات "ژ" را نداشتند در گفته خود دگرگونی وات آشکار میکردند
-
شعاع:شید
واژهنامه آزاد
شید بر وزن بید برابر فارسی شعاع تازی است. بنگرید به برهان قاطع؛ واژة جمشید.
-
قفل
واژهنامه آزاد
کوپَلِه، یا به کوتاه کُپل. «قفل» تازی شدۀ «کوپله» است. آن با couple در زبان های اروپایی همریشه است. بروید به دهخدا، سرواژۀ کوپله.
-
اروس
واژهنامه آزاد
اروس . [ اَ] (اِ) عروس. از اَرِز اوستایی بمعنای سپید و پاک و راست گرفته شده است و بهیچ روی واژه ای تازی نیست و نباید با ع نوشته شود.
-
precision instrument
واژهنامه آزاد
نازُکاچ، نازُک اَبزار. همانست که با واژۀ تازی "ابزار دقیق" می گویند. "اچ" پسوندِ پارسی به چَمِ "ابزار" است. برای نمونه، ابزار پخت و پز "پزاچ" است.
-
ethernet
واژهنامه آزاد
آترتار (آتَرتار)؛ اتر در زبانهای اروپایی یا اثیر در زبان تازی با آتر (آذر) در زبان اوستایی هم ریشه است. از دیگر سو شبکه یا نت به پارسی می شود تار. پس شایسته است که اترنت را که در زبان پارسی روان شده است، آترتار بنامیم.
-
تازش
واژهنامه آزاد
از ریشه ی «تاژنئ یا تاژنئی» و یا «توژنئ یا توژنئی» تالشی باز مانده از زبان اوستایی و پهلوی باستان، تاخت و تاز، یورش، هجوم، حمله به بیگانگان و دشمنان، تاختن؛ مانند اسب تازی و ...
-
تازش
واژهنامه آزاد
از ریشه ی «تاژنئ یا تاژنئی» و یا «توژنئ یا توژنئی» تالشی باز مانده از زبان اوستایی و پهلوی باستان، تاخت و تاز، یورش، هجوم، دست درازی به بیگانگان و دشمنان، تاختن؛ مانند اسب تازی و ...
-
اترنت
واژهنامه آزاد
آترتار (آتَرتار)؛ اتر در زبانهای اروپایی یا اثیر در زبان تازی با آتر (آذر) در زبان اوستایی هم ریشه است. از دیگر سو شبکه یا نت به پارسی می شود تار. پس شایسته است که اترنت را که در زبان پارسی روان شده است، آترتار بنامیم.
-
عدد حقیقی
واژهنامه آزاد
شمارۀ آوری (آوَری). "آور" واژۀ کهن پارسی به چَم (معنی) "حقیقت" است. به دهخدا بروید - باور، آور، آوری. "شمارۀ آوری" برابریست درخور برای زبانزدِ تازی "عدد حقیقی". "آور" با واژۀ فرانسوی avérer و هم خانواده هایش در زبانهای اروپایی همریشه است.