کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازه گیاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تازه گوی
واژهنامه آزاد
کسی که در گفتارش واژه ی تازه استفاده می کند. نوسخن
-
تازه آباد سریاس
واژهنامه آزاد
نام یکی از روستاهای شهرستان پاوه می باشد و زمستانی سخت و در عوض بهاری با طراوت دارد.
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
جستوجو در متن
-
حطام
واژهنامه آزاد
خرده گیاه که زیر پا می ریزد. گیاه خشک.
-
کلاسیر
واژهنامه آزاد
نوعی گیاه است هم خانواده سیر دارای طبع گرم است .این گیاه را خشک کرده ودر خمیر نان میریزند لازم به ذکر است این گیاه بومی بوی بسیار تندی دارد.
-
نجعه
واژهنامه آزاد
گیاه جستن
-
ازبوتک
واژهنامه آزاد
گیاه دارویی
-
گیاگرا
واژهنامه آزاد
با داشتن(کسره هر دو گ):سمت و سوق گیاه داشتن، گیاه خام خواری، اشتیاق بیش از حد به گیاهان داشتن(گیاهان داروی).
-
گیاهین
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) ساخته شده از گیاه و ین؛ گیاهی. آنچه از گیاه پدید آمده باشد. مانند آهنین، بلورین، زرین.
-
رشد دادن گیاه
واژهنامه آزاد
رویاندن
-
فیلگوش
واژهنامه آزاد
ارن، نوعی گیاه
-
اورگانو
واژهنامه آزاد
گیاه آویشن و پونه کوهی
-
شمشیره
واژهنامه آزاد
نوعی گیاه به شکل شمشیر
-
باریج
واژهنامه آزاد
بر گرفته از گیاه باریجه