کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تازه چرخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تازه گوی
واژهنامه آزاد
کسی که در گفتارش واژه ی تازه استفاده می کند. نوسخن
-
تازه آباد سریاس
واژهنامه آزاد
نام یکی از روستاهای شهرستان پاوه می باشد و زمستانی سخت و در عوض بهاری با طراوت دارد.
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
جستوجو در متن
-
کراچی
واژهنامه آزاد
فرغون یا گاری دستی تک چرخ چهار چر خ دو چرخ
-
بالگرد
واژهنامه آزاد
هلیکوپتر، چرخ بال
-
ضربدری
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تایَنی، تایه ای. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". برای نمونه، "چهار پیچِ چرخ را ضربدری ببندیم" به پارسی می شود "چهار پیچِ چرخ را تایَنی ببندیم".
-
لک لکی
واژهنامه آزاد
لِکْ لِکیْ:(lekleki) در گویش گنابادی یعنی چرخ نخریسی
-
آسه
واژهنامه آزاد
(سِ)(اِ) معادل فارسیِ محور٬ میله ای که چرخ به دور آن بچرخد.
-
سگ چرخ
واژهنامه آزاد
رانندگی بیهوده با خودرو. رانندگی با خودرو برای یافتن زن خیابانی و یا تور کردن مرد مناسب برای وقت گذرانی یا تعشق.
-
چَرِه رِسَه
واژهنامه آزاد
فتح چ ، کسر هر دو راء - فتح سین به معنای چرخ ریسندگی که پشم را به نخ تبدیل می نمود
-
سبارو
واژهنامه آزاد
[س َ] (اِ) کبوتر؛ مثال: سبارو گرچه اوج چرخ گیرد/ کجا گردد رها از مخلب باز (رک دهخدا).
-
اثیر
واژهنامه آزاد
کره آتشی خورشید( بارها گفت که بر چرخ اثیر بادها راست فراوان تاثیر ) از " عقاب " خانلری
-
نافله
واژهنامه آزاد
نافله یکی از چندین غذای سنتی و محلی خوزستانی هاست. گوشت چرخ کرده و آرد نخودچی از مواد اصلی این غذای محلی هستند.
-
پایدان
واژهنامه آزاد
رکاب دوچرخه . جای پا روی دو اهرمی که دوپا روی آ ن فشار می آورد که چرخ ها بچرخند و دوچرخه به حرکت در آید پایدان _ با «ی» و « ن » ساکن