کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تار عنکبوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تار میتند
واژهنامه آزاد
تار می بافد.
-
شب تار نیاز
واژهنامه آزاد
راز و نیاز کردن در شب تاریک و ظلمات.
-
جستوجو در متن
-
کاربفک
واژهنامه آزاد
تار عنکبوت
-
عنکبوت
واژهنامه آزاد
تار انداز
-
کاتنه
واژهنامه آزاد
تار عنکبوت یا مشابه ان
-
ونده
واژهنامه آزاد
(سنگسری) وَندِه؛ تار عنکبوت.
-
کنتره
واژهنامه آزاد
(شیرازی) کِنَترِه [Kenatreh]؛ تار عنکبوت.
-
پلیچکون
واژهنامه آزاد
پِلیچِکون همان تار عنکبوت در لحجه مینابی
-
کارو
واژهنامه آزاد
در گویش بادرودی، «کارُو» را به معنی «تار عنکبوت و نشانه کثیفی محل» می شناسند و معتقدند که اگر این تارها در اتاقی باشد نشانه نامیمونی محل است و بهترین زمان حذف این کارو، فصل خانه تکانی نوروز است و حتی اعتقاد دارند وجود کارو در اتاق، فقر می آورد .