کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاریخگذاری همزمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ارزش گذاری
واژهنامه آزاد
تعیین ارزش چیزی، مشخص نمودن بهای چیزی، تعیین میزان بها و ارزش هر چیز
-
جستوجو در متن
-
کونجانی
واژهنامه آزاد
کونج به معنی سیاه دانه، ان در اینجا پسوند مکان است؛ یعنی جایی که سیاه دانه می کارند. ی هم ی نسبت است.
-
اقلیت
واژهنامه آزاد
اقلیت:میهنگان، هم میهنان اقلیت، به جای واژه ی ناپسند اقلیت، این واژه ی فخیم و ایرانی زیبا و برازنده ی همه ی هم میهنان ایرانی است. همه ی اقلیت قومی و دینی، آنچه که از میهن بر جای مانده و به مردم رسیده باشد، یا آنچه که به میهن تعلق و تطبیق دارد. مانند ...
-
میهنگان
واژهنامه آزاد
میهنگان:به جای واژه ی ناپسند اقلیت، این واژه ی فخیم و ایرانی زیبا و برازنده ی همه ی هم میهنان ایرانی است. همه ی اقلیت قومی و دینی، آنچه که از میهن بر جای مانده و به مردم رسیده باشد، یا آنچه که به میهن تعلق و تطبیق دارد. مانند پدرگان:آنچه که از پدر به...
-
مهر زیل
واژهنامه آزاد
یا مهر زیر به معنای دشت سرسبز است -نام دشتی در شمال اندیمشک که در زمستا ن چشم اندازی زیبا دارد وپوشید ه ازچمنزار وگل های شقایق وبابونه وگل زرد ودیگر گلها است در دوران باستان در آن اثر ی از نفت یافت شده است ومنطقه ی قیلاب وگریس آب ودروغ زن آب نزدیک ای...
-
میثم
واژهنامه آزاد
meysam وسیله ی گناه (هم خانواده ی اثم)
-
کوهزاران
واژهنامه آزاد
کوهزاران:سلسله جبال، مجموعه یا انبوهه ی کوههای به هم پیوسته.
-
پانسه
واژهنامه آزاد
قرعه در غیاث الغات زیر سرواژه ی ضربه آمده است . در شورخدا برگردان دکتر پرتو هم آمده است
-
یو
واژهنامه آزاد
(با ضمه ی که به نظر میرسد با you انگلیسی هم ریشه باشد) او - ایشان که البته در انگلیسی به شما گفته میشود
-
زاق
واژهنامه آزاد
زاق یا زاغ به فردی که چشمان رنگی سبز یا آبی داشته باشد اطلاق میشود. هم چنین به آلبالو ی ترش و نارس.
-
جان هاگیر
واژهنامه آزاد
جان+ هاگیر (گیرنده)، کسی که جان را می گیرد، فرشته ی مرگ، عزرائیل؛ «جاناگیر» هم گفته می شود.
-
والا غیرتا
واژهنامه آزاد
شیوه ی دوم گفتاری همان "بالا غیرتاً" که بعضاَ "والا غیرتاً" هم گفته میشود. از روی جوانمردی و گذشت.
-
سنبلاغ
واژهنامه آزاد
سُنبُلاغ، واژه ی ترکی است. به معنایِ چشمه ی که از آن آب از زیر زمین می جوشد. در اصطلاح محلی آبی که از زیر زمین می جوشد، به آن بلوق بلوق می گویند. هم چنان سنبلاغ نام قریه ی است در ولسوالی مرکز بهسود مربوط به یکی از ولایت های افغانستان.
-
سهمسی
واژهنامه آزاد
سهم به معنای ترس مانند سهم در سهمگین بعلاوه سی از واژه ی کهن هندی اروپایی ای است که معنای واژه می دهد و در واژه ی افسانه در واژه ی سخن و در say در انگلیسی یافت می شود.روی هم رفته به معنای تهدید است .