کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاریخگذاری مطلق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ارزش گذاری
واژهنامه آزاد
تعیین ارزش چیزی، مشخص نمودن بهای چیزی، تعیین میزان بها و ارزش هر چیز
-
جستوجو در متن
-
مطلق
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) اَبَست. از "اَ" پیشوند نایِش (نفی) چون امرداد و انوشه و "بَست" رویهم می شود "ناوابسته". "اکثریت مطلق آرا" به پارسی می شود "بیشتریِ اَبَستِ رای ها". "صفر مطلق" به پارسی می شود "زِفر اَبَست". "دمای مطلق" به پارسی می ش...
-
well stablish
واژهنامه آزاد
محکم ، استوار ، ثابت شده ، ثابت ، مطلق ، کامل
-
حقیقت مطلق
واژهنامه آزاد
absolute truth؛ اصطلاحی فلسفی به معنای حقیقتی که کاملاً واضح و بدیهی باشد، مانند اینکه هیچ دایرۀ چهارگوش یا مربع گردی وجود ندارد.
-
هبه
واژهنامه آزاد
هبه يعني بخشيدن چيزي به ديگري بدون عوض و مجاناً و صيغه خاصي لازم ندارد بلكه اگر هبه كننده چيزي را به قصد بخشش به ديگري بدهد و او هم به همين انگيزه بگيرد هبه انجام گرفته و هبه داراي دو نوع است. 1- هبه معوضه يعني بخشيدن بشرط دريافت چيزي و كاري مشروع بع...
-
نسبی
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بازانی. از پیشوند "باز" و "آنیدَن" از زبان پهلوی به چَمِ (معنی) "آوردن". وارونِ اَبَست (مطلق) است. "اکثریت نسبی آرا" به پارسی می شود "بیشتریِ بازانی رای ها". "عدد نسبی" به پارسی می شود "شمارۀ بازانی". "موقعیت نسبی" ...
-
قدر متیقن
واژهنامه آزاد
قدر متیقن، فرد یا حصه ای از مطلق است که به یقین حکم شامل آن می شود، مانند «قلّد المجتهد» که قدر متیقن از آن، تقلید از مجتهد اعلم است. یعنی هیچ تردیدی در این نیست که مجتهدی که از او تقلید می کنیم باید اعلم باشد. یا مانند آن که مولا قبلاً با عبد خود در...
-
هودنه
واژهنامه آزاد
اوتانه (اوتان، اوتانس، هوتن، هوتانس، هودنه، اومیتنه). اوتانَه (فارسی باستان)/ هودَنَه (عیلامی)/ اومیتَنَه (بابلی)/ اوتانِس (یونانی)/ اوتان/ هوتانس/ هوتن. پسر ثوخْرَه (به روایت داریوش در کتیبه بیستون). از اهالی ناحیه پارس، از بزرگان و صاحب منصبان ...
-
فاشیسم
واژهنامه آزاد
این عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است و فاشیسمو از کلمه لاتینی فاشس گرفته شده است که در زبان لاتینی به تبری میگویند که به دسته ا...
-
پرگماتیست
واژهنامه آزاد
واژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده شد. مقصود او از به کاربردن این واژه، روشی برای حل کردن و ارزشیابی مسائل عقلی بود. اما به...