کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی مزگی، بی مزگی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیغش
واژهنامه آزاد
بدون ناخاصی ، بدون کلک
-
بیمنتها
واژهنامه آزاد
پایان ناپذیر، بدون انتها
-
جستوجو در متن
-
خنک
واژهنامه آزاد
(گنابادی) خُنُکْ؛ بی مزگی،کار زشت، بی تربیتی. || سرما، سردی هوا.
-
هری
واژهنامه آزاد
(عامیانه) هِرّی؛ لفظ بی ادبانه برای بیرون کردن کسی با بی احترامی و خواری.
-
قیمت شکستن
واژهنامه آزاد
بی ارزش کردن.
-
سوداگری کردن
واژهنامه آزاد
دادن و گرفتن معامله داد و ستد فروختن و خریدن دادن و جایگزین کردن بی اختیار از دست دادن و بی اختیار گرفتن چیزی به ازای ان
-
یللی تللی کردن
واژهنامه آزاد
کارهای بیهوده و بی معنی انجام دادن
-
ناساوات
واژهنامه آزاد
با کسی با اخم و بی محلی برخورد کردن
-
فی البداهه
واژهنامه آزاد
بدون اندیشه و بی مطالعه درست کردن
-
لپر
واژهنامه آزاد
لِپَّرْ:(leppar) در گویش گنابادی یعنی بازی کردن با غذا ، میل نداشتن غذا ، بی میلی
-
withdrawal cognition
واژهنامه آزاد
تصمیم به رها کردن نابهنگام شغل، ترک ناگهانی شغل، کناره گیری زودتر از موعد، خروج بی سر و صدا (از سازمان)
-
تسخیری
واژهنامه آزاد
مسخرشده، مکلف شده، تکلیف شده مانند وکیل تسخیری وکیلی که بی مزد تکلیف به کار وکالت کردن می شود. یا وکیل مکلف
-
مع الفارق
واژهنامه آزاد
قیاس مع الفارق:تشبیه چیزی به دیگری، بدون اینکه شباهت و اشتراکی میان آن ها باشد. دو امر بی ربط را با هم یکی دانستن و برای هر دو حکم مشابهی صادر کردن.
-
خالطور
واژهنامه آزاد
واژه روسی به معنی مجلس گرم کن. || (موسیقی) خوانندۀ رپ فارسی که با آوازهای پست و بی ارزش فقط قصد شاد کردن شنونده را دارد.