کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی جرم و بی جنایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیغش
واژهنامه آزاد
بدون ناخاصی ، بدون کلک
-
بیمنتها
واژهنامه آزاد
پایان ناپذیر، بدون انتها
-
جستوجو در متن
-
فجور
واژهنامه آزاد
فُجوْر:(fojowr) در گویش گنابادی یعنی گستردن جرم ، همه گیر کردن پلیدی ، جنایت پراکنی
-
تبهکاران
واژهنامه آزاد
جنایت کاری که در ارتکاب جرم هیچگونه ترس و اضطرابی را ازخو نشان ندهد وتحت حمایت قدرتهای مافیایی و جنائی قرار گرفته داشته باشند.
-
مجروم
واژهنامه آزاد
از مصدر جرم ، بر وزن جسم ، از جنس بعد مکان بر وزن مفعول برده شده و مجروم میسازیم. Majroom, یعنی آنچه دارای جرم شده است. و هر چه جرم دارد مکانی اشغال میکند و مکان را سه مولفه است:طول و عرض و ارتفاع
-
ساورد
واژهنامه آزاد
رسوبات و جرم سماور و کتری را گویند.
-
لردروف
واژهنامه آزاد
لِردروف؛ برطرف کنندۀ جرم و رسوب.
-
سیاست کیفری
واژهنامه آزاد
آن دسته از اقدامات حكومت و دولت در جهت پيشگيري از وقوع جرم و درمان و بهبود وضع مجرمان
-
شهر ناپرسان
واژهنامه آزاد
به جایی گفته می شود که قانون آن، قانون جنگل باشد و ظلم و جور و چپاول و جنایت در آن به انتها رسیده باشد و عادی شمرده شود، و نهایتاً داوری در دست ظالم و جابر باشد.
-
چیز شر
واژهنامه آزاد
حرف های بی معنی - حرف بی ربط - سُخنوریه بی پایه و اساس
-
برگ چغندر
واژهنامه آزاد
کنایه از چیز بی مصرف؛ آدم بی مصرف و بی خاصیت.
-
ابتدا به ساکن
واژهنامه آزاد
شروع کلمه بی حرکت و با ساکن؛ بی مقدمه و ناگهانی.
-
جعلق
واژهنامه آزاد
(گنابادی) جُعَلَّقْ؛ پست، فرومایه، بی ارزش، انسان بیکار و بی عار. (رک دهخدا و معین)
-
اجق وجق
واژهنامه آزاد
اَجَق وَجَق یعنی:رنگ و وارنگ و بی ترکیب، شیئ یا لباسی با رنگهای براق و بی سلیقه