کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیکاری و بی هنری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ژانر
واژهنامه آزاد
سبک، شیوه و گونۀ هنری یا ادبی.
-
بازآرتچه
واژهنامه آزاد
بازآرتچه از ترکیب دو واژه بازارچه و آرت (هنر، art) تشکیل شده است و بازارچه ای هنری برای خرید و فروش محصولات دست ساز و هنری است که در آن هنرمندان محصولات دست ساز خود را با برند خویش، برای عرضه و فروش قرار می دهند.
-
خالتور
واژهنامه آزاد
خالتور از واژۀ روسیِ «خالتورا» (халтура)، به معنیِ سطل آشغال است و توسعاً یا به کنایه، به «کار بی ارزش»، «کارِ (هنری یا ادبیِ) با کیفیتِ پایین»، «کارِ سرِهم بندی شده»، «آشغال» و «بُنجُل»، اطلاق می شود . خالتور اصطلاحی است که در ایران، در محیط موسیقی...
-
فرمالیزم
واژهنامه آزاد
فرم باوری ، فرم گرایی ، صورت گرایی ، شکل گرایی فرمالیزم مکتبی است در بر گیرنده ی تمامی آن دسته از انواع آثار ادبی و هنری که کانون توجه شان تکنیک (فن/ اسلوب/ شگرد/) یا شیوه ی اجراست و ظاهراً این شیوه ی خلق اثر به زیان توجه به محتوای آن تمام شده است...
-
انتزاعی
واژهنامه آزاد
ذهنی؛ آنچه مرتبط به ذهن و ساخته و پرداختۀ ذهن است. به برخی شیوه های هنری نیز اطلاق می شود که به ذهنیت گرایش داشته و کم یا زیاد، از واقعیت دور است.
-
بی بت
واژهنامه آزاد
بیْ بُتَّ:(biboutta) در گویش گنابادی یعنی بی ریشه ، بی اصل و نسب ، بی پدر و مادر ، بی خانمان ، ولگرد
-
بی بی گل
واژهنامه آزاد
دختر عمه، بی بی:عمه بی بی گل:دختر عمه در زبان آذری به عمه بی بی میگویند در گویش های منطقه مرکزی ایران به مادر بزرگ پدری و زنی که از بستگان نزدیک پدری باشند و سنی بیشتر از پدر داشته باشند در اصطلاح بی بی میگویند و به فرزند دختر بی بی، بی بی گل میگویند...
-
بی شرمی و بی حیایی
واژهنامه آزاد
سمسول.
-
روکوکو
واژهنامه آزاد
(Rococo) نام مکتب یا جنبش هنری تزئینی که در قرن 18 میلادی در مقابله با هنر رسمی و خشک و درباری باروک به وجود آمد. آثار خلق شده در این مکتب بیشتر در حوزۀ تزئینات و معماری و مخصوصاً نقاشی است .
-
چیز شر
واژهنامه آزاد
حرف های بی معنی - حرف بی ربط - سُخنوریه بی پایه و اساس
-
برگ چغندر
واژهنامه آزاد
کنایه از چیز بی مصرف؛ آدم بی مصرف و بی خاصیت.
-
ابتدا به ساکن
واژهنامه آزاد
شروع کلمه بی حرکت و با ساکن؛ بی مقدمه و ناگهانی.
-
جعلق
واژهنامه آزاد
(گنابادی) جُعَلَّقْ؛ پست، فرومایه، بی ارزش، انسان بیکار و بی عار. (رک دهخدا و معین)
-
بی هیاهو
واژهنامه آزاد
بی سر و صدا، آرام
-
اجق وجق
واژهنامه آزاد
اَجَق وَجَق یعنی:رنگ و وارنگ و بی ترکیب، شیئ یا لباسی با رنگهای براق و بی سلیقه