کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بینک و بین ا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
همزادگان
واژهنامه آزاد
همزادگان . [ هَ م ز ا دِ گ ا ن ] همسن و سالان.هم دوره کودکی از جمله آزادگان رفت برون با دو سه همزادگان نظامی
-
آرکان
واژهنامه آزاد
(ترکی) آ ر ک ا ن؛ آر به معنی پاک و کان به معنی خون است. اسم ترکی است و کان معرب قان است . در اصل آرقان یا آریقان بوده است. به معنی کسی که سرشت او پاک است و کسی که خون او پاک است.
-
پگانا
واژهنامه آزاد
پسوند ( ا) در ادبیات پارسی پسوند فاعل ساز در بعضی لغات می باشد. واژه پگاه به معنی صبح دم می باشد. در اتصال ممال حرف پگاه به اضافه (ا) در زبان و گویش محلی در استان فارس بین واژه پگاه و پسوند (ا) پسوند اضافی به نام حرف ن اضافه می گردد که به صورت پگانا ...
-
تحقیق زمینه یابی
واژهنامه آزاد
ِای و ا رِ ه
-
نارا
واژهنامه آزاد
نار یعنی انار و پسوند ا یعنی مانند . در نتیجه انار مانند یا مانند انار
-
اسفهسلار
واژهنامه آزاد
ا ِ فَ سَ سپهسالار،فرمانده لشکر و کاوه اصفهانی را اسفهسلار کرد تاریخ بلعمی
-
یحسا
واژهنامه آزاد
یحسا. [ یَ ] (ح س ا) بر وزن یحیی . از خانواده حُسن. زیبا و دلربا. عاشق زندگی. دوستار یحیی
-
رواناب
واژهنامه آزاد
ر و ا ن آ ب؛ مقداری از آب باران که در سطح زمین جاری می شود.
-
الی
واژهنامه آزاد
جان، عزیز، نزدیکترین حالت بین دو شخص ( بخصوص بین شوهر و خانم)
-
نیرمان
واژهنامه آزاد
نیرمان، ن ی ر م ا ن، به معنای مردسرشت، نرمنش، پهلوان، دلیر، از صفات گرشاسب پهلوان و مترادف نریمان و نیرمانا، نامی پسرانه
-
حیرنگ
واژهنامه آزاد
مرز بین حیرت و نیرنگ.
-
مه یاس
واژهنامه آزاد
[ م َه ْ یاس ] (ا) 1- ماهی که چون گل یاس است. 2- یاسی که چون ماه است. 3- (به مجاز) زیباروی و با طراوت.
-
دولا
واژهنامه آزاد
دوْلاْ:(dwla) در گویش گنابادی یعنی در میان ، در بین ، سوراخ و فرو رفتگی بین چیزی
-
ربین
واژهنامه آزاد
این کلمه از دو قسمت ر + بین تشکل شده است و می توان آن را به صورت ره + بین نیز گفن ره به معنای راه و ربین به معنای کسی که راه را می داند
-
بلمرک
واژهنامه آزاد
ارنج لولای بین مچ و بازو