کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیشمایهگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیش پذیری
واژهنامه آزاد
بیشتر پذیرفتن ، تحمل زیاد
-
بیش پای
واژهنامه آزاد
آنچه بیشتر بپاید و دوام آورد .
-
ارزش گذاری
واژهنامه آزاد
تعیین ارزش چیزی، مشخص نمودن بهای چیزی، تعیین میزان بها و ارزش هر چیز
-
بی مایه
واژهنامه آزاد
ضعیف، بی چیز، بی سرمایه، ندار؛ متضاد:مایه دار، ثروتمند.
-
پر مایه
واژهنامه آزاد
انسان با جرءت - انسان پولدار و ثروتمند
-
درون مایه
واژهنامه آزاد
اصل هر چیز
-
جستوجو در متن
-
واکسن
واژهنامه آزاد
مایه.
-
آرجین
واژهنامه آزاد
(ترکمنی) گران مایه.
-
زرهال
واژهنامه آزاد
مایه آرامش ، پیر آرام
-
خطر
واژهنامه آزاد
بیمامد یا بیمآمد، بیم از آنچه مایۀ آسیب و مرگ باشد.
-
بیمامد
واژهنامه آزاد
بیمآمد:خطر، بیم از آنچه که مایه ی آسیب و مرگ باشد.
-
دلسا
واژهنامه آزاد
عزیز دل. مخفف دلسای:آسایندۀ دل؛ مایه آرامش.
-
زابیل
واژهنامه آزاد
هر چیز ضایع و مسخره، آدم کنفت ،چیزی که مایه تمسخر و ننگ است
-
لتیر
واژهنامه آزاد
(یزدی) نوعی نان خانه پز یزدی، بدون مایه خمیر.