کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرون شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چپ شدن
واژهنامه آزاد
چُپ شدن - خیط شدن
-
فرایش
واژهنامه آزاد
1- فرآیش:تکامل ، کامل شدن ، فر شدن و خوبتر شدن، تکامل ، کامل شدن ، در راستای خوبی برآمدن و بهتر شدن.
-
محضوض شدن
واژهنامه آزاد
برانگیخته شدن برای جنگ؛ تحریک شدن. (محضوض:مفعول، از حضّ).
-
سگ
واژهنامه آزاد
«سگ شدن» کنایه از بداخلاق شدن و تنگ شدن خُلق.
-
پیوس
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پِیْوَسْ؛ ملحق شدن، پیوستن، اضافه شدن، افزوده شدن، جمع آمدن.
-
وسوید
واژهنامه آزاد
وَسَویْدَ:(wasawida) در گویش گنابادی یعنی نرم شدن ، از بین رفتن ، مضمحل شدن، نیست شدن ، نابود شدن ، سابیدن
-
پکه بره
واژهنامه آزاد
منفصل شدن، جدا شدن
-
رومبیدن
واژهنامه آزاد
خراب شدن. آوار شدن
-
ذله شدن
واژهنامه آزاد
خسته شدن
-
دچار شدن
واژهنامه آزاد
عاشق شدن.
-
سهیم شدن
واژهنامه آزاد
همباز شدن.
-
زابراه
واژهنامه آزاد
زابِراه شدن در گویش گنابادی یعنی ول ماندن ، بیرون رانده شدن از خانه ، رها کردن ، مجبور به تغییر محل سکنا شدن، بی خانمان شدن
-
محظوظ شدن
واژهنامه آزاد
بهره مند شدن، برخوردار شدن، از مادۀ حظّ به معنای بهره، سهم، قسمت و فایده.
-
مجرای رودخانه
واژهنامه آزاد
جای روان شدن یا جاری شدن رودخانه. (غیاث ) (آنندراج ). محل جریان و محل روان شدن رودخانه.
-
بیگه شدن
واژهنامه آزاد
گذشتن،تمام شدن،شب شدن. سال،بیگه گشت،وقت کشت نه / جز سیه رویی و فعل زشت نه مولوی