کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرون رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لنجاره کش
واژهنامه آزاد
کشان کشان رفتن - پا کشیدن روی زمین و رفتن
-
پهنا رفتن
واژهنامه آزاد
به کژ راهه رفتن،از راه مستقیم خارج شدن.
-
بلخید
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بِلِخّیْدَ؛ آهسته رفتن، آرام رفتن، کاهلی کردن، سستی کردن.
-
دووجا
واژهنامه آزاد
دووجّا رفتن به معنی عروسی رفتن یا رفتن به جای شاد است جا آخر کلمه به معنی مکان و دووجّا به معنی عروسی و جای شاد وطرب انگیز میباشد هم معنی کلمه دووتی است
-
واپس غیژیدن
واژهنامه آزاد
واپَس غیژیدَن:غیژیدن بمعنای چهاردست و پا راه رفتن، اما واپس غیژیدن بمعنای از زیر کار در رفتن است
-
گاکو
واژهنامه آزاد
(کرمانی)گوکو؛ چهار دست و پا راه رفتن کودک. || گاکو یا گوکو کردن: چهار دست و پا راه رفتن بچه.
-
گوگله کردن
واژهنامه آزاد
چهار دست و پا راه رفتن نوزاد انسان پیش از آن که راه رفتن بیاموزد
-
خلسه
واژهنامه آزاد
فرو رفتن در رویا
-
دمبوکه
واژهنامه آزاد
در خود فرو رفتن
-
خوض نمودن
واژهنامه آزاد
فرو رفتن
-
مرچیدن
واژهنامه آزاد
زیر آب رفتن
-
التحاب
واژهنامه آزاد
به راه فراخ رفتن
-
ملغی الاثر
واژهنامه آزاد
از بین رفتن تاثیر
-
بوترا
واژهنامه آزاد
رفتن،گریختن،فرار کردن
-
ینام
واژهنامه آزاد
خواب - به خواب رفتن