کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ویتوپت
واژهنامه آزاد
(پهلوی) بید مجنون.
-
بیدقطار
واژهنامه آزاد
سلسلۀ پی در پی درختان بید.
-
مشکبید
واژهنامه آزاد
شکوفۀ بید (فرهنگ شاهنامۀ ولف).
-
شو أ ز
واژهنامه آزاد
شو و أز:(SHo vaz)_ معنی:دنبال کردن _شووازت بید= دنبالت بود
-
پاده گک
واژهنامه آزاد
(مناطق مرکزی افغانستان) نوعی درخت بید که برگ های کوچک دارد و در برابر کم آبی مقاوم است.
-
شعاع:شید
واژهنامه آزاد
شید بر وزن بید برابر فارسی شعاع تازی است. بنگرید به برهان قاطع؛ واژة جمشید.
-
بنگرو
واژهنامه آزاد
(به فتح اول و سوم) درختچه ای است با گلهایی شبیه سنبل و بوی نسبتاً تند و زننده: از بید بدتر بنگرو: کنایه از چیزی یا وضعیتی که از بد دیگری بدتر باشد.
-
بیدسک
واژهنامه آزاد
بیدسک نام روستایی است در 70 کیلومتری شهرستان بیرجند و از توابع بخش قهستان شهرستان درمیان در خراسان جنوبی که روستایی بسیار خوش آب و هوا و ییلاقی است و دارای تابستانهای خنک و قنوات فراوان که در طول خشکسالیهای 10 ساله اخیر(دهه80)تغییری زیادی در دبی این ...