کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیان
واژهنامه آزاد
فصاحت و زبان آوری.
-
جستوجو در متن
-
معنونه
واژهنامه آزاد
بیان شده، عنوان شده؛ اشاره به مطلبی که در مقدمۀ سخن بیان شده باشد.
-
تلفظ
واژهنامه آزاد
بیان کردن
-
تقریر
واژهنامه آزاد
بیان کردن قرائت کردن
-
بیخ ماکو
واژهنامه آزاد
ریشه شیرین بیان
-
برون هشتگی
واژهنامه آزاد
بیرون زدن، ظاهر شدن، بیان شدن.
-
کاکو
واژهنامه آزاد
برادر، شاخصی برای بیان صمیمیت بین دو نفر
-
اجر جزیل
واژهنامه آزاد
اجر فراوان و پایدار(عموما در مصائب بیان می شود).
-
نورتیر
واژهنامه آزاد
تیری از جنس نور؛ بیان صریح و قوی واقعیت
-
اهرمان
واژهنامه آزاد
سخنور ، شخصی که به با بیان خویش به دیگران مسلط می شود و کارهای خود را به پیش میبرد
-
تراز
واژهنامه آزاد
1-مَرتبه 2-درجه | برای بیان مرتبه یا عنوان یک فرد یا یک شئ
-
شان
واژهنامه آزاد
به شرایط یا پیشامدهای هنگامهٔ بیان یا طرح حرف یا سخنی اشاره دارد
-
اهوکی
واژهنامه آزاد
اُهوک یا اُهوکی واژه ای است که برای بیان شگفتی یا تحقیر به کار میرود مانند واژۀ زِکی.
-
پلتیک
واژهنامه آزاد
پُلِتیک = دو پهلو سخن گفتن ، منظور را واضح بیان نکردن