کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَرهمایی نوک به نوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چنگ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) چُنگ؛ نوک پرندگان، منقار. || نوک و قلۀ کوه.
-
ماژیک
واژهنامه آزاد
نوک نمدی.
-
نولک
واژهنامه آزاد
به نوک و منقار پرنده نول می گویند .
-
نوقاب
واژهنامه آزاد
نوک آب، محل دریافت آب
-
ناتکل
واژهنامه آزاد
(گرگانی، عامیانه) نوک زدن.
-
باش
واژهنامه آزاد
سر . رو .نوک .
-
نولک
واژهنامه آزاد
نولک از نول به معنای نوک است و برای nipple مناسب است
-
نولول
واژهنامه آزاد
از نول به معنای منقار است ولی نولول نوک پستان می باشد .
-
عکازه
واژهنامه آزاد
عصایی که بر نوک آن فلز تیزی نصب کنند.
-
بسمار
واژهنامه آزاد
تلفظ:بِسمار (besmar) معنی:میخ آهنی _ دارای نوک تیز که بر دیوار یا... کوبند.
-
تلسک
واژهنامه آزاد
به شخصی که مدل صحبت کردنش نوک زبونی باشه و یا بعضی حرفهای یک کلمه رو چند بار(به صورت رگباری) تکرار میکنه ،گفته میشود
-
خلکاسوت
واژهنامه آزاد
چوبی که با آن آتش را برهم می زنند و نوک آن نیز معمولا نیم سوز شده است.
-
بادخوره
واژهنامه آزاد
بادخوره [گویش همدانی]:پرستو ، چلچله ، پرنده ای با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه ، که در فصل سرما به مناطق گرمسیر مهاجرت می کند.(فرهنگ فارسی معین)
-
کومخ
واژهنامه آزاد
نوعي کفش مخصوص که جنس ان تيماج الوان بخصوص سبز است.شکل ظاهري کفش شبيه نعلين نوک برگشته ميباشد و رويه و کناره هاي کفش را با نخهاي ابريشمي رنگي رودوزي و گلدوزي مي نمايند.
-
قلوانی
واژهنامه آزاد
پیش قراول جلودار لشکر یا دسته گروه نوک پیکان نگهبان قلعه پادزهر از یک نوع گیاه بیابانی طایفه ای در قطیف شبه جزیره عربستان