کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بومی شدن (گیاه و جانور) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ادبیات بومی
واژهنامه آزاد
ادبیات ویژۀ یک سرزمین؛ ممکن است ادبیات خاص یک شهرستان یا یک قوم یا یک کشور باشد.
-
جستوجو در متن
-
قسوره
واژهنامه آزاد
شیر بیشه، بسیار و انبوه شدن گیاه.
-
گرماش
واژهنامه آزاد
(کردی) در ادبیات کردی، ماش نام نوعی گیاه است و چون این گیاه به وفور در این روستا و حومۀ آن می روید، این روستا را گرماش نامیده اند. گرماش یعنی محل جمع شدن ماش.
-
جینکو
واژهنامه آزاد
جینکو نوعی گیاه دارویی است که مصرف عمدۀ آن در درمان اختلالات و علائم ناشی از محدودیت گردش خون مغزی (کم شدن حافظه و یا اختلالات ادراکی، سرگیجه، وزوز گوش، سردرد، اضطراب، افسردگی، خستگی) است. اثرات تقویت حافظه و افزایش تمرکز این گیاه ثابت شده است.
-
گواوا
واژهنامه آزاد
میوه ای گرمسیری است. گیاه گواوا درختچه ای همیشه سبز از خانواده میرتاسه است که برگ های دربرابر هم دراز و بیضی شکل دارد. این درختچه بومی امریکای جنوبی و امریکای مرکزی، پرو، برزیل و مکزیک است و سال ها قبل به ایران وارد شده و به گونه پرورشی در شمال و بیش...
-
فودنجان
واژهنامه آزاد
فودَنجان به نظر می رسد این واژه مُعرَب واژه پودَنگان(پوتَنگان) باشد.البته در گویش محلی این واژه( پِتِنگو ) تلفظ می شود که اشاره به محلِّ رویش فراوان پونه دارد.با توجه به حافظه تاریخی افراد بومی،در این روستا گیاه پونه به صورت انبوه و خودرو می روییده ا...