کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
به او به ان مرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حسیبت
واژهنامه آزاد
حسيب.[حَ] (ع ص، اِ) شماركننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل) (منتهى الارب). شمارگر. حسابكننده. (غياث). شمارگير. (منتهى الارب). شمرنده. شماركن. (السامى فى الاسامى). محاسب: كفى بالله حسيباً؛ اى محاسباً. || نامى از نامهاى خداىتعالى. || مرد صاحبحسب. مر...
-
ارقمچی
واژهنامه آزاد
طنابی بطول حدود 5 متر و به ضخامت حدود 2 سانتیمتر که چون در بافت ان از ارقام و رنگهای مختلف نخ استفاده می شد به ان ارقمچی میگفتند.در انتهای ان چنبری چوبی بسته میشد و از ان برای بستن ساقه های گندم وجو و یونجه درو شده وکار های دیگر استفاده میشد.
-
یولداش
واژهنامه آزاد
همراه.دوست.یاور.سنگ راه .متشکل از دو واژه یول(راه)و داش(سنگ)که در مواقعی که کسی در سرراه خود با خطری (حمله حیوانی درنده)مواجه شد اولین چیزی که دردسترس اوست تا ان خطررا دفع کند سنگ های سرراهش ه ستند البته به شرطی که 1در کنارراه باشند نه اینکه جلوی پای...
-
ان شا الله
واژهنامه آزاد
به امید خدا
-
همباغ
واژهنامه آزاد
هوو، نسبتی که دو همسر یک مرد به سبب ازدواج با او با یکدیگر پیدا می کنند.
-
خصیصه
واژهنامه آزاد
(بفتح خ و صاد) ع. صفت خاصه.هر چیزی که خاص کسی باشد و دیگری را در ان با او مشارکتی نباشد.
-
مغیلان
واژهنامه آزاد
نام درختی است خاردار و به عربی ان را ام مغیلان خوانند-درخت کیک...-درختچه خاردار که در بیابان ها می روید-درختچه ای که از ان صمغ عربی به دسن می هید
-
سیپک
واژهنامه آزاد
جویهای جاری حاصل از قنات که به لهجه محلی به ان جوب نیز میگفته اند.
-
کندانه
واژهنامه آزاد
در تنورهای گلی و زمینی برای بستن دهانه تنور و نگه داشتن گرمای داخل ان از دری گلی و دست ساز استفاده می کردند که به ان کندانه گویند.
-
گشمرد
واژهنامه آزاد
به معنی مرد بزرگ، مرد شجاع نترس
-
بودجه
واژهنامه آزاد
جدولی که در ان هزینه پس انداز ودرامد به کار برده باشند بودجه می گویی
-
فرهان
واژهنامه آزاد
باشکوه و بزرگ، منسوب به فره؛ واژۀ ساخته شده از فره و ان (پسوند نسبت).
-
درچه
واژهنامه آزاد
در نیشابور مردم به پنجره درچه می گویند.که همان مخفف دریچه به معنی روزنه یا جایی که نور از ان عبور می کند.
-
محدثه
واژهنامه آزاد
1)حدیث گو 2)زنی که در مورد او حدیث میگویند 3)کسی که با فرشته ها صحبت می کند ولی ان ها را نمی بیند 4)یکی از نامهای حضرت فاطمه(س)
-
سونر
واژهنامه آزاد
به زبان سانسکریت به معنی هنر (نیک مرد)