کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلی گفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جاگویش
واژهنامه آزاد
جای گویش ، بجا گویی ، بجا گفتن ، بجای کسی گفتن ، دوبله ،
-
تکبیر گفتن
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) خدا بَرین گفتن.
-
بوتن
واژهنامه آزاد
گفتن
-
دروغ گفتن
واژهنامه آزاد
چاخان کردن.
-
تعمیه
واژهنامه آزاد
تعمیه: نابیناکردن, کورکردن, پوشیده ساختن معنی 1 - ( مصدر ) کور کردن نابینا ساختن . 2 - پوشیدن . 3 - پوشیده گفتن معمی گفتن . 4 - بیان کردن امری بوسیل. قلب و تصحیف و تبدیل کلمات یا بوسیل. رموز و محاسبات ابحدی که پس از تعمق کشف گردد . بناحق ستم کردن بر ...
-
شپوک
واژهنامه آزاد
خرافات گویی - بیهوده منم منم گفتن
-
زر
واژهنامه آزاد
زِر. حرف مفت.|| زر زدن:چرت و پرت گفتن.
-
ارتجال
واژهنامه آزاد
بدون اندیشه و بی درنگ سخن گفتن.
-
سخن درشت
واژهنامه آزاد
فش دادن ،بدو بیراه گفتن
-
فراوک
واژهنامه آزاد
دارای گفتار باشکوه, خوشگو - وک:واژیدن, گفتن
-
پلتیک
واژهنامه آزاد
پُلِتیک = دو پهلو سخن گفتن ، منظور را واضح بیان نکردن
-
بسیوار
واژهنامه آزاد
برابر و همارز مبالغه. صیغه مبالغه:ساخت بسیوار. نمونه:بسیوار آوردن/گفتن/کردن شایسته جایگاه داوری نیست.
-
سوتی دادن
واژهنامه آزاد
به معنی حرفی اشتباه گفتن، اشتباه نوشتن یعنی از نوع خود مورد دارد
-
کنایه از دروغ گفتن
واژهنامه آزاد
یعنی ریگ به کفش داشتن/صدتا چاقو بسازه یکیش دسته نداره
-
ارتجالی
واژهنامه آزاد
بدون اندیشه و آمادگی قبلی سخن گفتن ی شعر سرودن،بداهه گویی