کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلوچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گنوک
واژهنامه آزاد
(بلوچی) دیوانه.
-
گوار
واژهنامه آزاد
در زبان بلوچی به معنای خواهر.
-
هید
واژهنامه آزاد
به بلوچی یعنی آب
-
پچه
واژهنامه آزاد
(بلوچی؛ زاهدان) چرا؟ برای چی؟
-
گنوک
واژهنامه آزاد
(بلوچی؛ زاهدان) دیوانه، کم عقل.
-
لیمار
واژهنامه آزاد
جفت که ابزار خونرسانی به رویان در زهدان است (إز بلوچی)
-
رژنا
واژهنامه آزاد
(بلوچی، فنوج) رُژنا؛ تابان، درخشان، روشن.
-
سانا
واژهنامه آزاد
(بلوچی) باهوش و زیرک؛ کودکی که نتوان او را فریب داد. به عنوان اسم دخترانه هم مورد استفاده قرارگرفته است.
-
براس
واژهنامه آزاد
ب ِراس:در زبان بلوچی به معنای برادر است؛ آن را بدون کسره نیز تلفظ می کنند که درست تر است. جمع:براسان.
-
سوب
واژهنامه آزاد
سُوب [sowb]؛ منفعت، سود (در زبان بلوچی و فرهنگ پهلوی).
-
نارویی
واژهنامه آزاد
برگرفته از کوه نارون از کوهستان های افغانستان است و به معنی کسی که بسیار تنومند و بااستقامت است. یکی از طوایف بلوچی است که اصالت آنها به سرزمین دمشق و شام سوریه می رسد.
-
گرتوپ
واژهنامه آزاد
(بلوچی؛ فنوج) گِرتوپ؛ نوعی خانۀ محلی گِرد در جنوب سیستان و بلوچستان، عمدتاً در شهرستان فنوج، که مصالح آن شاخ و برگِ نخل، خاک و نوعی درخت وحشی به نام داز است.
-
زانیس
واژهنامه آزاد
خردمند - دانا این کلمه اوستایی بوده و ریشه کردی بلوچی دارد در زبان کردی فعل دانستن را اینگونه صرف میکنند:زانم - زانی - زانه ... و مصدر زانه میشود زانیس یعنی کسی که داناست