کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلا اسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بلا مانع
واژهنامه آزاد
بدون مانع. آنچه مانعی در راه وصول یا تصرفش نیست. بی مانع. بلامعارض. بی معارض.
-
تی بلا می سر
واژهنامه آزاد
درد و بلای شما به سرم
-
تی بلا می سر
واژهنامه آزاد
دردوبلات بخوره به سرم
-
جستوجو در متن
-
فدیه
واژهنامه آزاد
فدیه فرهنگ لغت عمید (اسم) [عربی:فِدیَة] ‹فدیت› (fedye) ۱. مالی که در قبال آزاد شدن کسی پرداخت می شود؛ سربها. ۲. مالی که برای دفع بلا به فقرا می دهند. ۳. (فقه) مقدار معینی طعام که فرد بابت روزه هایی که در ماه رمضان خورده به فقرا می دهد. ۴. (حقوق) مال...