کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بعدها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بیمرغ
واژهنامه آزاد
نام روستایی در گناباد که قدمت آن به بیش از2000سال می رسد و معنی آن بی به معنای جایگاه و مغ به معنای مخ(جایگاه مخ ها) در زبان زرتشت بوده که بعدها به بیمرغ برای تلفظ بهتر تغییر یافته است
-
یاقوت حموی
واژهنامه آزاد
دانشمند یونانی الاصل قرن هفتم هجری؛ ملقب به الشیخ الامام. در کودکی، او را در میان بردگان، به تاجر بغدادی مسلمانی فروختند که او را به مکتب خانه فرستاد تا از سوادش در تجارت استفاده کند؛ و بعدها او را از بردگی نیز آزاد کرد.
-
کوگیتو
واژهنامه آزاد
تلفظ اصلی، «کوگیتو ارگو سوم» است، ولی در فارسی بیشتر از گویش فرانسوی کوژیتو ... استفاده می شود. ترجمه «من فکر می کنم، پس کسی هستم» امانت دارانه نیست بلکه با اضافه کردن «کسی» معنی را به نوعی باز کرده، در صورتی که «هستی = بودن» و «کسی بودن = شخصیت» تفا...
-
خزوران
واژهنامه آزاد
خَزَوران:(اخ) پهلوان تورانی که افراسیاب او را به همراه چند تن دیگر به سیستان فرستاد تا با زال نبرد کنند. اما زال آنان را با گُرزی فرو کوفت./ دیو سیاه. در نبرد با کیومرث، سیامک پسر او را بکشت. خَزَوران بعدها به دست هوشنگ کشته شد. سیامک به دست خروزان د...
-
شهر
واژهنامه آزاد
شَهْر:(shahr) در گویش گنابادی یعنی مرکز تمدن ، شهرت آبادانی ، نام محلی که 2500 سال قبل در مظهر قنات جهانی قصبه گناباد برای کشاورزی و دفاع و زندگی توسط گبرها ساخته شد و شهر نام گرفت.(این مکان بعدها قصبه شهر هم نامیده میشد و اینک آن را کوی شرقی هم نامن...
-
رازیگر
واژهنامه آزاد
"رازیگر" به معنای معمار / آرشیتکت. این واژه در قدیم به صورت "راز نگهدار" بوده است. معمارانی که برای پادشاهان قصر می ساختند، معمولا یک یا دو راه فرار مخفی در قصر طراحی و اجرا می نمودند که این راه ها برای فرار پادشاه و خانواده ی وی در زمان بروز مشکلاتی...
-
قلی
واژهنامه آزاد
قُل درترکی به معنای «بازو» است که درعربی، به آن عَضُد می گویند. عضدالدوله یعنی بازوی دولت (بازو مجاز ازقدرت است). تکواژ «ی» به معنای کسرۀ اضافه (-ِ ) است. کُل گروه اضافۀ ملکی است، به معنی «بازویِ». به نظر می رسد که این واژه بعدها این معنای خود را ازد...
-
رویدر
واژهنامه آزاد
الف) در اصل از دو کلمه « رَوی»+« دَر » تشکیل شده : رَوی به معنای پرآب و دَر مخفف درّه است، یعنی «درّة پرآب »، چون این منطقه در قدیم الأیّام دارای آب فراوان بوده و از آنجا که در میان کوه ها واقع شده به درّه موسوم گردیده است. ب) رویدر از «رود دار» به ...
-
محمدعبدی
واژهنامه آزاد
نام روستایی کوچک در بخش مرکزی شهرستان تنگستان استان بوشهر که از توابع دهستان گُلکی است. ساکنان این روستا از اقوام لر ساکن نورآباد ممسنی بوده اند که حدود 250 سال پیش به دلیل درگیری های قومی به مناطق ساحلی شهرستان تنگستان و بعدها به کوهپایه های زاگرس د...
-
کرغند
واژهنامه آزاد
کُرغُند (korghond)؛ بر اساس یک سند قدیمی مربوط به سال 1188 هجری قمری نام این دهستان بصورت «کرغنج» آمده است و مشخص می شود که نام اولیۀ کرغند «کرغنج» بوده که بعدها براساس سندی دیگر مربوط به سال 1209 ه.ق به کرغند تغییر یافته است. دهستانی است در بخش نیم ...
-
اشکان
واژهنامه آزاد
«عشق» یک واژهٔ یونانی است، و نه عربی است نه پارسی. یونانی ها واژه ای دارند به نام «اشکیموس» و یا «اشکینوس». این واژه به چَم (معنای) قطره، آبی که از چشم فرو ریزد، باران، سیل، روان شدن، جاری شدن و .... است. این واژه در زمان حملهٔ اسکندرِ گُجَستَک به ...
-
آیینه ی اسکندر
واژهنامه آزاد
در شهر اسکندریه (که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است) در رأس شمال شرقی«فارس» که جزیره ای در بندر اسکندریه است، یک فانوس دریایی قرار داشت که به دست «بطلمیوس» بنا شده بود. این بنای مشهور، سرآمد فانوس های دریای اروپا و یکی از عجایب عالم قدیم بود. برفر...
-
شکر سیاه
واژهنامه آزاد
کشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشکر درکارگاهای سنتی آب نیشکرها که به زبان گیلکی به آن “شکرلوله” گفته میشود با استفاده از دست...