کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطور بیش از حد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بیوره
واژهنامه آزاد
بیش از حد
-
سوء مصرف
واژهنامه آزاد
مصرف بیش از حد.
-
سونگ
واژهنامه آزاد
خنگ ،ساده لوحی بیش از حد
-
سلطان غم
واژهنامه آزاد
پادشاه غم؛ کسی که بیش از حد غم دارد.
-
سر گپ
واژهنامه آزاد
(بختیاری) سَر گَپ؛ پرمدعا، کسی که بیش از حد ادعا داشته باشد.
-
گیاگرا
واژهنامه آزاد
با داشتن(کسره هر دو گ):سمت و سوق گیاه داشتن، گیاه خام خواری، اشتیاق بیش از حد به گیاهان داشتن(گیاهان داروی).
-
ایجاز مخل
واژهنامه آزاد
این واژه را در اصطلاح حقوقی میتوان چنین معنی کرد: ایجاز مُخِل حالتی است که خلاصه گویی بیش از حد یا گزیده گویی بیش از اندازه، باعث ایجاد اختلال در رسیدن به مقصود فرد، در جریان امر رسیدگی، شود.
-
کلیک
واژهنامه آزاد
(رایانه و اینترنت) اشاره، یا ضربه ای آهسته به دکمه های موشواره (موس) رایانه؛ (اصطلاح جدید) پافشاری و اصرار بر شخصی یا امری بیش از حد
-
هم ورآوردن
واژهنامه آزاد
(به فتح و) کار بیهوده و بی هدف انجام دادن؛ بیش از حد طول دادن کاری به دلیل انجام کارهای بیهوده ای که وقت کار اصلی را می گیرد.
-
اطناب ممل
واژهنامه آزاد
اَطناب مُمِل در اصلاح حقوقی می تواند به این معنی باشد که زیاده گویی بیش از حد و اطاله کلام در روند دادرسی به نحوی که باعث ملالت و از مسیر خارج شدن روند دفاع گردد.
-
تپه اسفرورین
واژهنامه آزاد
تپه ای در داخل شهر اسفرورین، به مساحت بیش از 5 هکتار؛ قدمت آن بیش از 2000 سال است.
-
خرتناق
واژهنامه آزاد
خِرتِناق. تلفظ عامیانه و نادرست خِرتلِاق. به معنای حنجره. در زبان عامیانه گاهی به اشتباه واژۀ خرتلاق، خرتناق تلفظ می شود. اصل این واژه در لغتنامۀ دهخدا آمده است. تا خرتلاق خوردن:بسیار خوردن، بیش از حد خوردن.
-
اطو کشیده
واژهنامه آزاد
اتوکشیده؛ شق و رق، صاف و درست، پیراسته با چاشنی طنز؛ معمولا به افراد و اشیائی گفته می شود که بیش از حد عرف و معمول، در قالب درآمده باشند. خیلی اطوکشیده حرف می زند، یعنی بسیار صاف و درست و اصولی و مبادی آداب حرف می زند.
-
حداکثر
واژهنامه آزاد
بیش از اندازه معمول
-
ازنوجان
واژهنامه آزاد
از روستاهای شهرستان خمین استان مرکزی حد فاصل خمین و محلات