کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بشیر و شکر برآمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اندیا
واژهنامه آزاد
فرهنگ دهخدا:اندی= کثیرالخیر + الف تانیث= بانوی خیر و نیکی فرنگ معین و عمید:اندی=شکر و امید +الف تانیث=بانوی شکر گزار
-
پانیذ
واژهنامه آزاد
از عسل شیرین تر و از شکر سفیدتر
-
شکر سیاه
واژهنامه آزاد
کشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشکر درکارگاهای سنتی آب نیشکرها که به زبان گیلکی به آن “شکرلوله” گفته میشود با استفاده از دست...
-
فرایش
واژهنامه آزاد
1- فرآیش:تکامل ، کامل شدن ، فر شدن و خوبتر شدن، تکامل ، کامل شدن ، در راستای خوبی برآمدن و بهتر شدن.
-
خراسان
واژهنامه آزاد
به زبان و رسم الخط کُردی:خور هه لسان (خور هَلسان) به معنای برآمدن آفتاب می باشد. همان مشرق.
-
الفش
واژهنامه آزاد
اَلَفش در گویش مشهدی به معنی چسبناک و یا محلی که با ریختن شیره قند یا شکر یا شربت به حالت چسبناک درآمده است.
-
آبنبات
واژهنامه آزاد
[ābnabāt] نوعی شیرینی؛ مخلوط غلیظ شکر با آب، به همراه افزودنی های خوش طعم کننده و رنگ دهنده، که به صورت جامد در می آورند.
-
سرمش
واژهنامه آزاد
زردآلوی خشک شده و شکرسوده که مغز بادام را به جای هسته در آن بگذارند. || در لغتنامه ها به معنی زردآلوی خشک آمده، اما شاید نام رقمی از زردآلو نیز باشد، چرا که ابوالفضل عبدی بیگ نویدی شیرازی، در «جنة الاثمار» از خمسۀ جنات عدن، در وصف گیاهان باغ سعادت آب...
-
قرابیه
واژهنامه آزاد
نوعی شیرینی سنتی و گران قیمت و دایره شکل که بیشتر در استان های ترک زبان (آذربایجان شرقی، زنجان) رایج است. در پخت این شیرینی، از مغز بادام، مغز پسته، شکر، سفیدۀ تخم مرغ و آرد استفاده می شود .
-
کماچه
واژهنامه آزاد
( اسم ) 1 - نانک شیرین که از آرد گندم و غیر آن و شکر پزند. 2 - تخته ای باشد گرد و میان سوراخ که بر سر ستون خیمه محکم کنند و چادر خیمه را بر روی آن کشند ( و آن شبیه بنان کماج است ) کلیج. خیمه کماجه:( کماج خیمه را ماند که نتوان ز وی کندن بد ندان نیم ذر...
-
بغسمات
واژهنامه آزاد
بُغسَمات - نوعی نان سنتی است که قدمت بیش از 150 ساله دارد مواد تشکیل دهنده آرد ، شکر، روغن و ماده مخمر آب نخود میباشد. و رو مال نان شیره توت انگور و خرما زده میشود. این نان به صورت تازه و خشک درست میشود. بغسمات خشک ماندگاری تا یکسال را دارا میباشد. و...
-
قاقولی
واژهنامه آزاد
نوعی نان شیرین در روستای وردنجان از توابع شهرکرد که در اندازه های کوچک تهیه میشود.بیشتر به صورت نذری در خانه ها پخش میشود.در تهیه این نان شیرین از آرد، تخم مرغ،شکر،زردچوبه، گل رنگ،زعفران،کنجد و...استفاده میشود.
-
خورتاب
واژهنامه آزاد
جنوب، خورشیدتاب، بَتَو، بَتاب، جانب و سویی از زمین که خورشید از برآمدن تا فرورفتن در بیشترین هنگام بر آن سوی تابیده می شود، بویژه در کوههایی که یک سویش رو به جنوب یا خورتاب باشد. وازگونه و مقابل شمال یا نَسا یعنی جانب و سویی که خورشید به آن سو کمتر ب...
-
مارزیپان
واژهنامه آزاد
مارزیپان (به انگلیسی:Marzipan) یا خمیر بادام، نوعی ماده ای غذایی است که از مخلوط کردن پودر بادام، شکر و سفیده تخم مرغ درست می شود. این ماده نیمه جامد و قابل شکل گیری است. معمولاً به آن رنگ های خوراکی افزود شده و پس از پخش کردن بر روی کیک به عنوان پوش...
-
خفن
واژهنامه آزاد
1. (خ َ ف َ )(غیررسمی)(صفت)(در گفتار عوام مستعمل باشد) بسیار ماهر، زبده، مسلط، حرفه ای یا بینظیر. مثال:یه پروژه خفن با یک گروه معمار خفن دارن انجام میدن. مثال:آدم خفنیه(یعنی:در شغل یا مهارت خود بسیار ماهر است) 2. (غیررسمی)(صفت)(در گفتار عوام مستعمل ب...