کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسپار شبکه ای 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شبکه
واژهنامه آزاد
همبند،همبندی،رشتار(رشته ای از تار)،تاربند،
-
بارگیری
واژهنامه آزاد
در مقابل بارگذاری یا آپلود, به معنی دانلود کردن از روی شبکه های رایانه ای
-
بارگذاری
واژهنامه آزاد
در مقابل بارگیری یا دانلود, به معنی آپلود کردن به روی شبکه های رایانه ای
-
اینترنت
واژهنامه آزاد
جهان دید،تارکده،شبکه مجاژی
-
www
واژهنامه آزاد
World Wide Web شبکه جهانی وب
-
توییتر
واژهنامه آزاد
twit یک شبکه اجتماعی مثل فیس بوک(facebook)
-
داده راه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کانال (در نرم افزارهای شبکه های اجتماعی)، معادل channel.
-
سوری
واژهنامه آزاد
سوری:soori تلفظش مثل قوری. در بندرعباس، به نوعی زنبور به رنگ زرد و بال قهوه ای می گویند که نیش دردناکی دارد و در تابستان بر روی شاخه درخت لانه می بندد که خانه ای است از جنس موم و رو به زمین و دارای شبکه هایی مثل لانه زنبور عسل.
-
اینتر نت
واژهنامه آزاد
اینترنت نام شبکه ای است که در آن میلیونها کامپیوتر از سراسر جهان به هم متصل شده اند. این کامپیوترها یا برای شرکت های بزرگ می باشند که تنها برنامه نویسان قادربه ارتباط با آنها هستند یا اینکه از جمله کامپیوترهایی هستند که در خانه مورد استفاده قرار می ...
-
همرسانی
واژهنامه آزاد
همرسانی یا هم رسانی، پیشنهاد داریوش آشوری برای share انگلیسی ست. این واژه برابرنهاده ای جدید است که در فضای اینترنت و برنامه های شبکه ای موبایل ها کاربرد دارد و برای بازنشر و به اشتراک گذاری هر نوشته، عکس و لینک از یک سایت یا محیط مجازی برای دیگران د...
-
بهزیستی
واژهنامه آزاد
(مدیریت) رفاه و آسایش همگانی. زندگی بهتر. معادل Social welfare در انگلیسی. (خدمات رسانی به بی سرپرستان و معلولان جسمی و ذهنی از جمله وظایف شبکه های بهزیستی است.)
-
کلاینت
واژهنامه آزاد
Kelāyent (در انگلیسی Client) به هریک از رایانه هایی گفته می شود که در یک شبکه به هم ارتباط دارند. به شرطی که سِروِر نباشد.
-
مدین
واژهنامه آزاد
(مَ د یَ ن) اصطلاحی در معماری سنتی ایران. فخر و مدین به شبکه های سفال لعابدار غالبا به رنگ فیروزه ای با سوراخ های زیبا گفته می شود که در پنجره های سنتی استفاده می شده است. فخر یا فغفور (فَ غ ف وُ ر) نوعی دست ساخته لعابدار چینی است و مدین یعنی سوراخ و...
-
ethernet
واژهنامه آزاد
آترتار (آتَرتار)؛ اتر در زبانهای اروپایی یا اثیر در زبان تازی با آتر (آذر) در زبان اوستایی هم ریشه است. از دیگر سو شبکه یا نت به پارسی می شود تار. پس شایسته است که اترنت را که در زبان پارسی روان شده است، آترتار بنامیم.
-
سایبرنتیک
واژهنامه آزاد
علم بررسی ماهیت «کنترل» در موجود زنده و ماشین است، و لذا با زیست شناسی، روان شناسی، مکانیک، مهندسی، مدیریت و بسیاری علوم دیگر همبستگی دارد. سایبرنتیک با سیستم هایی چون شبکه های عصبی انسان و حیوان، ماشین های الکترونیکی، سیستم های خودکار برای کنترل اتو...