کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزرگتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اکبر
واژهنامه آزاد
بزرگتر
-
فراخ تر
واژهنامه آزاد
پهن تر ، گشاده تر ، بزرگتر
-
ناغلوسی
واژهنامه آزاد
برآمدگی زیر گلو ( که در مردان بزرگتر از زنان است )
-
کاگان
واژهنامه آزاد
اسمی مازندرانی ست به معنای برادر،برادر بزرگتر
-
آرچین
واژهنامه آزاد
آرچین در زبان ترکی اوغوز به ریش سفید، بزرگتر قوم اطلاف می شود.
-
قلعچه
واژهنامه آزاد
(قَلعَچَّه) در لغت به معنی قلعه کوچک است و در اصطلاح به معنی خانه مجلل و بزرگ. در کنایه به کسی که خانهای بزرگتر از شأن اجتماعی خود درست کند یا بخرد گفته میشود:قلعچه داره یا خریده.
-
قلندر
واژهنامه آزاد
- قلندر، (به گفته منابع قدیم و جدید، واژهٔ قلندر از کلمه ترکی قال (به معنی پاک و پاک سرشت) گرفته شده است .شمار اندکی نیز آن را از ریشهٔ فارسی «کلانتر» (به معنی بزرگتر و کهتر) دانسته اند.