کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برونکِشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برون
واژهنامه آزاد
بیرون
-
برون
واژهنامه آزاد
بُروْن:(borwn) در گویش گنابادی یعنی دشت پر خار ، جایی که زیاد خار در آنجا میروید و مستعد رویش خار است. نام یکی از روستاهای گناباد
-
برون سپاری
واژهنامه آزاد
بخشی از فعالیت های یک شرکت به بیرون سپرده شود و درحقیقت خود شرکت از فرایند خارج شود و کارها توسط شخص ثالث انجام شود.
-
برون هشتگی
واژهنامه آزاد
بیرون زدن، ظاهر شدن، بیان شدن.
-
برون داد
واژهنامه آزاد
نتایجی که از بیرون یک فعالیت به دست میاید
-
نسل کشی
واژهنامه آزاد
نژادکشی.
-
ماله کشی
واژهنامه آزاد
قلب واقعیت ،تلاش برای خوب و زیبا جلوه دادن زشتی های موجود در اعمال خود و یا دیگران
-
اسباب کشی
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) مانه کشی.
-
نسل کشی
واژهنامه آزاد
مردم کشی، نژادکشی، زادکشی.
-
برون یابی روند
واژهنامه آزاد
گویا "برون یابی" معنا را نمیرساند و بلکه موهم خلاف مقصود یا دچار دیریابی است. باید گفت:"بیرون زد روند" یا مثلن "گسترش روند" یا "روندزا" و "روندرو" (البته در ساخت اسم مصدر مرخم و نه اسم فاعلی آن) و ...