کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برونریزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برون
واژهنامه آزاد
بیرون
-
برون
واژهنامه آزاد
بُروْن:(borwn) در گویش گنابادی یعنی دشت پر خار ، جایی که زیاد خار در آنجا میروید و مستعد رویش خار است. نام یکی از روستاهای گناباد
-
بن ریزی
واژهنامه آزاد
ُ:ضم ب/ اسم یکی از طوایف ساکن پشتکوه در ایلام و نیز عراق. اصالتا از چهارلنگ بختیاری. فرزند خان احمد وبرادر تاج الدین زلقی
-
برنامه ریزی
واژهنامه آزاد
طراحی وتنظیم مقررات برای اجرای یک کار
-
درون ریزی
واژهنامه آزاد
انتصاب, مقداردهی کردن چیزی. مثال:مقدار دادن به حافظه خود به وسیله فکر کردن.
-
برون سپاری
واژهنامه آزاد
بخشی از فعالیت های یک شرکت به بیرون سپرده شود و درحقیقت خود شرکت از فرایند خارج شود و کارها توسط شخص ثالث انجام شود.
-
برون هشتگی
واژهنامه آزاد
بیرون زدن، ظاهر شدن، بیان شدن.
-
برون داد
واژهنامه آزاد
نتایجی که از بیرون یک فعالیت به دست میاید
-
برنامه ریزی شهری
واژهنامه آزاد
اتخاذ تدابیر منطقی و مناسب با استفاده از یک سلسله روش های علمی در جهت پیش بینی نیازهای شهری و هدایت توسعه شهر و بالا بردن استانداردهایزندگی شهروندان درشهرها بر اساس یک سری اهداف از قبل تعیین شده.
-
برون یابی روند
واژهنامه آزاد
گویا "برون یابی" معنا را نمیرساند و بلکه موهم خلاف مقصود یا دچار دیریابی است. باید گفت:"بیرون زد روند" یا مثلن "گسترش روند" یا "روندزا" و "روندرو" (البته در ساخت اسم مصدر مرخم و نه اسم فاعلی آن) و ...
-
جستوجو در متن
-
آفلاین
واژهنامه آزاد
برون خطی
-
منبع کنرل بیرونی
واژهنامه آزاد
کسانی که فکر می کنند برون داد های بد یا خوب، ارتباطی با رفتار خود آنها ندارد و از کنترل انها خارج است.
-
منبع کنترل درونی
واژهنامه آزاد
کسانی که معتقدند اعمالشان نقش بسیار زیادی در به حداکثر رساندن برون داد های خوب یا بد دارد.
-
برون
واژهنامه آزاد
بُروْن:(borwn) در گویش گنابادی یعنی دشت پر خار ، جایی که زیاد خار در آنجا میروید و مستعد رویش خار است. نام یکی از روستاهای گناباد