کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برونبَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برون
واژهنامه آزاد
بیرون
-
برون
واژهنامه آزاد
بُروْن:(borwn) در گویش گنابادی یعنی دشت پر خار ، جایی که زیاد خار در آنجا میروید و مستعد رویش خار است. نام یکی از روستاهای گناباد
-
بر
واژهنامه آزاد
1-پهلو-سینه 2-بیابان-خشکی 3-میوه -ثمر
-
برون سپاری
واژهنامه آزاد
بخشی از فعالیت های یک شرکت به بیرون سپرده شود و درحقیقت خود شرکت از فرایند خارج شود و کارها توسط شخص ثالث انجام شود.
-
برون هشتگی
واژهنامه آزاد
بیرون زدن، ظاهر شدن، بیان شدن.
-
برون داد
واژهنامه آزاد
نتایجی که از بیرون یک فعالیت به دست میاید
-
سمن بر
واژهنامه آزاد
کسی که سپید اندام است.
-
بوم بر
واژهنامه آزاد
سزمین
-
بر حذر
واژهنامه آزاد
جدا مانده
-
بر آهیختن
واژهنامه آزاد
برآهیخت: بیرون کشیدن - بر آهیخت رهام گرز گران غمی شد زپیکار دست سران
-
آجرپیش بر
واژهنامه آزاد
آجری که قبل از پخت به صورت دلخواه شکل داده می شود
-
بر افراشته
واژهنامه آزاد
بالابرده شده
-
بر سختم
واژهنامه آزاد
بلند کردن .گرفتم.برداشتم
-
نفر بر
واژهنامه آزاد
کلوش
-
اب بر
واژهنامه آزاد
به معنی کنار اب مرکز شهرستان طارم استان زنجان