کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فیار
واژهنامه آزاد
صنعت (برهان قاطق)
-
استنبوره [ ا ت]
واژهنامه آزاد
اسپند، دادنه ای که به جهت رفع چشم زخم بر آتش ریزند(برهان)
-
آذیش
واژهنامه آزاد
(زرتشتیان یزد) آتش، زبانۀ آتش. || (خوزستان، ایلام) دلیل، برهان و منطق.
-
ایوزه و ایوز و ایواز
واژهنامه آزاد
آراسته وپیراسته برهان وهفت اقلیم جهانگردی ناظم اطبا
-
عیزران
واژهنامه آزاد
ïzrãn مانند میزبان میوه ای که در خراسان علف شیران گفته می شود. (برهان قاطع)
-
کدینه
واژهنامه آزاد
کدینه . [ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) بمعنی کدین است که چوب گازران و دقاقان باشد. (برهان ) (از آنندراج ). کدنگ. (ناظم الاطباء)
-
دژفرنود
واژهنامه آزاد
مغلطه، مغالطه، سفسطه فرنود (برهان و دلیل) + پیشوند اوستایی دُژ یا دُش که واورنه و زشت و بد معنی میدهد
-
شعاع:شید
واژهنامه آزاد
شید بر وزن بید برابر فارسی شعاع تازی است. بنگرید به برهان قاطع؛ واژة جمشید.
-
drag and drop
واژهنامه آزاد
کشیدن و رَهاندَن. هنگام کار با رایانه، کُنِشی (عملی) است که در آن با موشی (ماوس) یک چیز را گرفته، جابجا کرده و می رهانند (رها می کنند). "دِرَگ اَند دِراپ کُن" می شود "بِکِش و بِرَهان".
-
گربزى
واژهنامه آزاد
واژه معنی گُربـُزی گربزی . [ گ ُ ب ِ / ب ُ ] (حامص ) عاقلی . زیرکی . دانایی . (از برهان ). بباید دانست که حکمت را دو طرف افراط و تفریط است طرف افراط گربز...
-
شهجان
واژهنامه آزاد
لغت نامه دهخدا شهجان . [ ش َ ] (اِخ ) مخفف شاهجان است که لقب مرو باشد و آن شهری است مشهور در خراسان . (برهان ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ): خبر او به مرو شهجان شد. انوری (از انجمن آرا).
-
درگ اند دراپ
واژهنامه آزاد
کشیدن و رَهاندَن. هنگام کار با رایانه، کُنِشی (عملی) است که در آن با موشی (ماوس) یک چیز را گرفته، جابجا کرده و می رهانند (رها می کنند). "دِرَگ اَند دِراپ کُن" می شود "بِکِش و بِرَهان". افسوس "درگ اند دراپ" که از زبان انگلیسی آمده همینگونه در نوشته ها...
-
آهو
واژهنامه آزاد
آهو به معنی رم یا آهورمیدگی نیز آمده است (رک. نسخۀ خطی برهان جامع از میرزا محمد کریم تبریزی). || شاهد مثال از فردوسی: به آهو ز باره فتاد و بمرد / بدید از کیان زاده آن دستبرد.
-
هم رسا
واژهنامه آزاد
هم . [ هََ ] (حرف ربط، ق) به معنی نیز که به عربی ایضاً گویند. (برهان ). لفظ فارسی است مرادف نیز. لفظ «هم» بر لفظی داخل می شود که آن لفظ محمول به مواطات بر مدخول باشد، مثلاً «همراز» گویند به معنی دو کس که رازدار یکدیگر باشند. رسا. [ رَ ] (نف ) رسنده. ...
-
سعتری
واژهنامه آزاد
سعترباز است که زن چرمینه باز باشد. (برهان ). سحاقه . (مهذب الاسماء) (دهار). .«معلوم نشد که سعتر در این لغت به چه معنی است ، چه سعتر به معنی تره ای که درویشان با نان خورند، اینجا مناسب نیست ...» (رشیدی ). سمعانی گوید:«السعتری ، هذه النسبة الی بیعالسعت...