کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
متجاوزان
واژهنامه آزاد
گروه هایی که به کشور دشمن حمله می برند
-
آته
واژهنامه آزاد
پدر؛ این کلمه را مردم هزارۀ افغانستان به کار می برند.
-
نش
واژهنامه آزاد
نِش مفر نشان است برای نشان دادن چیزی از نِش استفاده می کنیم (این واژه را بیشتر بعضی کرمانی ها به کار می برند
-
اشخوار
واژهنامه آزاد
به فتح اول زاج سیاه است و رنگرزان به کار برند و به معنی نوشادر
-
حرکات موزون
واژهنامه آزاد
عبارتی که گاهی به جای «رقص» به کار می برند. حرکات موزون انجام دادن:رقصیدن
-
کله جنگ
واژهنامه آزاد
کله جنگ نام محلی خرچنگ است که مردم بیشتر مناطق استان اصفهان به کار می برند مخحصوصاً مردم لنجان
-
ولهکت
واژهنامه آزاد
وِلهکَت به معنای خسته است؛ واژۀ دیگر لری برای خسته، «شَکَت» است. در لری بختیاری واژه ی زَمَند را هم به کار می برند که همان زخممند در فارسی است
-
هوک زدن
واژهنامه آزاد
این لغت به معنی سک سکه کردن است که دربرخی شهرهاوروستاهای خراسان جنوبی ازجمله بشرویه ورقه بکارمی برند
-
گلینوش
واژهنامه آزاد
Galinush: گلینوش که از فرماندهان تحت امر رستم فرخزاد سپهسالار ایران بود، در نبرد قادسیه فرماندهی جلوداران را بر ضمه داشت.واژه گلینوش به معنای دارای عمر جاویدان است. نام گلینوش تنها در یک منبع به چشم می خورد و آن شاهنامه فردوسی است: بگو تا سوی تیسفون...
-
شهرکی
واژهنامه آزاد
نام طایفه ای است در سیستان که ازحیث جمعیتی بالاترین آمار رادر بین طوایف آنجا داراست وبیشتر در منطقه جزینک و زهک ساکن هستند.البته در استانهای گلستان،خراسان رضوی فارس وخوزستان نیز پراکنده شدند حتی تعدادی از آنهادرترکمنستان به سر می برند.
-
قناصه
واژهنامه آزاد
کلمه عربی، مؤنث قناص بمعنی تک تیرانداز یا شکارچی است. اسم عامیانه اسلحه سیمینوف. این اسلحه برای هدف قرار دادن دقیق اهداف دور مورد استفاده قرار می گرفت. مردم اشتباهاً نام قناصه یا سیمینوف را برای اسلحه دراگانف بکار می برند.
-
تنگله فس
واژهنامه آزاد
تنگله فس- ا.مر. tongele fes : الا کلنگ ، وسیله ی بازی کودکان به صورت میله ای فلزی بلند که از وسط توسط پینی به زمین متصل است و یکی بر یکسر و دیگری بر سر دیگر آن نشیند و هر زمان یک سر آن به بالا برند و سر دیگر را پائین آرند.
-
بازآرتچه
واژهنامه آزاد
بازآرتچه از ترکیب دو واژه بازارچه و آرت (هنر، art) تشکیل شده است و بازارچه ای هنری برای خرید و فروش محصولات دست ساز و هنری است که در آن هنرمندان محصولات دست ساز خود را با برند خویش، برای عرضه و فروش قرار می دهند.
-
فرأ
واژهنامه آزاد
فَرَأ:بر.وزن جَبَلَ ،گور خر وحشی و جمعش فِراء بوزن جِبال-وَ کلَّ الصّیدِ جَوفِ الفرأ . این مثل را در موردی بکار می برند که مراد بیان اهمّیّت چیزی و مزیت آن بر اقران و امثال است .تقریبا نظیر مصراع (( چونکه صد آمد نود هم پیش ماست ))
-
الیگارشی
واژهنامه آزاد
حکومت الیگارشی:ترکیبی از کلمات لاتین oligos به معنای تعداد اندک و Archos یا فرمانده است. اصولاً الیگارشی مربوط به ماقبل دوران مدرن است و با قانون زندگی نوین و دموکراسی همخوانی ندارد . تعریف:رژیم حکومتی که به وسیله چند نفر معدود اداره می شود و تمامی ق...