کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برق رعد و برق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آسمون قلمبه
واژهنامه آزاد
رعد و برق، تِركيدن آسمون، صداي رعد
-
غناهشت
واژهنامه آزاد
صدای مهیب آسمان هنگام رعد و برق
-
بختوه
واژهنامه آزاد
رعد و برق ، آذرخش ، هر چیر غرنده
-
جرقست
واژهنامه آزاد
جِرِقَّسْت:(jereghast) در گویش گنابادی صدای شکستن و شکسته شدن چوب را گویند ، جرقه خوردن آسمان هنگام رعد و برق
-
گر تراق
واژهنامه آزاد
گُرِّ تراق:رعد و برق
-
بل
واژهنامه آزاد
(گلستان و خراسان) برق زدن؛ چنانکه بَلبَلی گوش به کسی می گویند که گوشش دائم به دید می آید. بل زدن هم به معنی برق زدن است.
-
کاور ریل سوم
واژهنامه آزاد
کالا و ابزاری برای حفاظت و جلوگیری از برق گرفتگی پرسنل و افراد
-
کمان گوشت
واژهنامه آزاد
گیاه یا میوه ای شبیه به قارچ که در فصل بهار هنگام رعد برق به یکباره از زمین میروید مردم خطه سرسبز طالقان اعتقاد دارند این گیاه لذیذ باید در طالعشان باشد وگرنه هیچ وقت سر راه انها واقع نخواهد شد مکان روییدنش در ارتفاعات می باشد.
-
مرمر
واژهنامه آزاد
مُرْمُرْ:(mormor) در گویش گنابادی یعنی لرزش ، حالت و احساسی که هنگام نوازش اندام بدن دست می دهد و شبیه برق گرفتگی است ، مور مور شدن
-
شین
واژهنامه آزاد
"شین" برگرفته از کلمه schiene (آلمانی) بمعنای میله یا ریل است و در صنعت برق به نسمه ای از فلز رسانا مانند مس گویند که برای توزیع با تجمیع جریان بکار میرود.
-
فر قه ی آبی دواژنیرو ها
واژهنامه آزاد
فرقه آبی دوژانیرو ها:تندر قاتل . آورنده ستم وظلماز رعد وبرق . نابود کننده آونکی ها و روشنایی
-
کندانسور
واژهنامه آزاد
به معنی چگالنده یا وسیله ای که در آن عمل تبخیر انجام می شود و کاربرد آن در صنعت برق و نیروگاههای تولید انجام می باشد و بیشتر در مکانهایی که نیاز به سیستم خنک کننده باشد بکار برده می شود.
-
دستکاری
واژهنامه آزاد
(رایانه) هک کردن، رخنه و نفوذ به سیستم رایانه ای؛ تغییر به منظور گول زنی و تقلب، مانند دستکاری اطلاعات، دستکاری در سند یا شناسنامه، دستکاری در کنتور آب و برق؛ هرگونه تغییر با سلیقۀ شخصی، مانند دستکاری در اگزوز؛ انگولک کردن یا ور رفتن، مانند دستکاری ج...
-
بادمجین
واژهنامه آزاد
نام روستایی در بخش مرکزی شهرستان قزوین استان قزوین دارای نزدیک به 100 نفر جمعیت آب و هوای مطبوع و باغات میوه حاصل خیز . گویش اهالی آن ترکی ، فارسی و کمی کردی است بهره مند از آب و برق و مخابرات و راه مناسب است و پیشینه تاریخی زیادی دارد که در کتاب مین...
-
کنگران
واژهنامه آزاد
روستای کَنگَران در موقعیت "۳۷-۳۴ شمالی و"۵۱-۴۹ شرقی از بخش مرکزی شهرستان تفرش دهستان کوهپناه واقع شده است براساس آماری که در فروردین ۸۸ گرفته شده این روستا دارای ۸۱ خانوار و ۳۰۳ نفر جمعیت است. این روستا برخلاف زمستانهای سرد و برفی آن، دارای مردمی مهم...