کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برای اینکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
از برای
واژهنامه آزاد
(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خونبهای من و توست (منسوب به ابوسعید ابوالخیر) از برای صلاح مجنون را / بازخوان ای حکیم! افسون ...
-
جستوجو در متن
-
پنداری کو
واژهنامه آزاد
انگاری که . مثل اینکه
-
حسب الشرط
واژهنامه آزاد
با شرط ، با این شرط ، با شرط اینکه
-
دگه
واژهنامه آزاد
زیرا برای اینکه (برای توجیه عملی که انجام نشده است)
-
ابحام
واژهنامه آزاد
اسکات، ساکت کردن مخاطب در جدل منطقی بدون اینکه باوری حاصل شود.
-
گلپیدن
واژهنامه آزاد
فروماندن در کاری یا در راهی یا در انجام عملی به خاطر اینکه قدرت ونیرو یا توان ما در مقایسه با آن کار بسیار کم بوده ودر واقع ما بدون اینکه فکر کنیم ومشورت کنیم وحساب وکتاب کنیم دست به این کار زده ایم.این لغت نیز یک لغت اصیل پارسی است که در زبان لری به...
-
توانبخشی
واژهنامه آزاد
(علوم درمانی) فرآیند کمک به فرد آسیب دیدۀ توانخواه برای اینکه توانایی از دست رفتۀ خود را مجدداً به دست آورد. معادل Rehabilitation در انگلیسی.
-
استبراء
واژهنامه آزاد
استبراء عمل مستحبی است که مردان، بعد از بیرون آمدن بول (ادرار)، برای اینکه یقین کنند بول در مجرا نمانده است انجام میدهند. به رساله توضیح المسائل مراجعه شود.
-
هفت قرآن به میان
واژهنامه آزاد
یعنی اینکه قرآن با قرائت های هفتگانه اش مانع و سدی برای جلوگیری از رسیدن بلاها و گرفتاری ها به اما ایجاد کند
-
مع الفارق
واژهنامه آزاد
قیاس مع الفارق:تشبیه چیزی به دیگری، بدون اینکه شباهت و اشتراکی میان آن ها باشد. دو امر بی ربط را با هم یکی دانستن و برای هر دو حکم مشابهی صادر کردن.
-
ابر
واژهنامه آزاد
اّبِّر(ab-ber) به معنی پرت کردن چیزی است برای اینکه دیگر قادر به پیدا کردن آن نباشیم . گم کردن با عمل پرت کردن شی به جای دور. به پشت ابر ها انداختن .
-
پرووکاتور
واژهنامه آزاد
فتنه گر یا فتنه جو؛ شخصی که آگاهانه عملی را انجام می دهد، به قصد اینکه از فرد یا افرادی عکس العمل مطلوب یا پیش بینی شده اش رخ دهد.
-
حقیقت مطلق
واژهنامه آزاد
absolute truth؛ اصطلاحی فلسفی به معنای حقیقتی که کاملاً واضح و بدیهی باشد، مانند اینکه هیچ دایرۀ چهارگوش یا مربع گردی وجود ندارد.
-
نقش
واژهنامه آزاد
نَقْش:(naghsh) در گویش گنابادی یعنی رسم ، نقاشی || فیلمی که شخص برای دیگران بازی می کند مثلاً برای اینکه خود را به بیخبری بزند یا...