کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
براه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مندیر
واژهنامه آزاد
مَندیر (mandeer):در زبان بختیاری به معنی منتظر و چشم براه می باشد
-
بار بل
واژهنامه آزاد
کلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد زراه ، حاصل آورد فراح، دل چو با خدا گشت براه،باربل آید باربل آید زراه.
-
باربل
واژهنامه آزاد
کلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد زراه ، حاصل آورد فراح، دل چو با خدا گشت براه،باربل آید باربل آید زراه.
-
سگزی
واژهنامه آزاد
سجزی . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان واقع در 34هزارگزی باختر کوهپایه متصل براه شوسه ٔ اصفهان به یزد. این ناحیه در جلگه واقع و هوای آن معتدل و دارای 1984 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود محصولات آن غلات ...
-
پنجشیر
واژهنامه آزاد
پنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان افغانستان است، که در همسایه گی با استان هایی پروان، کاپیسا، بغلان، تخار، بدخشان، نورستان و ل...